سفت كردن، سفت شدن، سفت کردن، تنگ کردن، محکم کردن، بستن، فشردن، کیپ کردن
tightening
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• fastening, strengthening; act of making something tighter; become tight or tighter; making skin less lax, act of making the sking tighter
جملات نمونه
1. The brake cable needs tightening up.
[ترجمه ترگمان]کابل ترمز به سفت شدن نیاز دارد
[ترجمه گوگل]کابل ترمز نیاز به سفت کردن دارد
[ترجمه گوگل]کابل ترمز نیاز به سفت کردن دارد
2. The government responded by tightening the law on gun ownership.
[ترجمه ترگمان]دولت با تشدید قانون مالکیت سلاح به این مساله واکنش نشان داد
[ترجمه گوگل]دولت با تشدید قانون مالکیت اسلحه پاسخ داد
[ترجمه گوگل]دولت با تشدید قانون مالکیت اسلحه پاسخ داد
3. The government is tightening up public security.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال تشدید تدابیر امنیتی عمومی است
[ترجمه گوگل]دولت امنیت عمومی را تشدید می کند
[ترجمه گوگل]دولت امنیت عمومی را تشدید می کند
4. The two major companies have been tightening their stranglehold on the beer market.
[ترجمه ترگمان]دو شرکت بزرگ خفقان خود را در بازار آبجو افزایش داده اند
[ترجمه گوگل]این دو شرکت بزرگ در بازار آبجو بدبین تر شده اند
[ترجمه گوگل]این دو شرکت بزرگ در بازار آبجو بدبین تر شده اند
5. The anchorman flung his whole weight back, tightening the rope.
[ترجمه ترگمان]گوینده بار خود را عقب کشید و طناب را محکم کرد
[ترجمه گوگل]قهرمانان تمام وزن خود را به عقب می کشاند، طناب را سخت تر می کند
[ترجمه گوگل]قهرمانان تمام وزن خود را به عقب می کشاند، طناب را سخت تر می کند
6. By 1979 South Africa was tightening its grip on Namibia.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۷۹ آفریقای جنوبی کنترل خود را بر نامیبیا تشدید کرد
[ترجمه گوگل]تا سال 1979 آفریقای جنوبی در حال تسریع در گرفتن نامیبیا بود
[ترجمه گوگل]تا سال 1979 آفریقای جنوبی در حال تسریع در گرفتن نامیبیا بود
7. The police are tightening the net around the smugglers.
[ترجمه ترگمان]پلیس تور دور قاچاقچیان را محکم تر کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس شبکه را در اطراف قاچاقچیان تنگ می کند
[ترجمه گوگل]پلیس شبکه را در اطراف قاچاقچیان تنگ می کند
8. The police are tightening up on drunken driving.
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال تنگ شدن در رانندگی مست است
[ترجمه گوگل]پلیس در حال رانندگی مست می شود
[ترجمه گوگل]پلیس در حال رانندگی مست می شود
9. Luke answered by tightening his grip on her shoulder.
[ترجمه ترگمان]لوک در حالی که دستش را روی شانه او می فشرد جواب داد:
[ترجمه گوگل]لوقا با تکان دادن دستش به شانه اش پاسخ داد
[ترجمه گوگل]لوقا با تکان دادن دستش به شانه اش پاسخ داد
10. Businesses were tightening their belts and cutting jobs.
[ترجمه ترگمان]کسب و کارها کمربندهای خود را سفت می کردند و کار را قطع می کردند
[ترجمه گوگل]شرکت ها کمربندهای خود را کاهش دادند و کارهایشان را کاهش دادند
[ترجمه گوگل]شرکت ها کمربندهای خود را کاهش دادند و کارهایشان را کاهش دادند
11. Pythons kill by tightening their coils so that their victim cannot breathe.
[ترجمه ترگمان]pythons با فشار دادن coils به این نتیجه میرسن که قربانی نمی تونه نفس بکشه
[ترجمه گوگل]پایتون ها توسط سفت کردن کویل ها کشتن می شوند تا قربانیان آنها نمی توانند تنفس کنند
[ترجمه گوگل]پایتون ها توسط سفت کردن کویل ها کشتن می شوند تا قربانیان آنها نمی توانند تنفس کنند
12. Make sure the washer is firmly seated before tightening the pipe.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که واشر محکم قبل از محکم کردن لوله، نشسته است
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که شستشو قبل از سفت کردن لوله محکم است
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که شستشو قبل از سفت کردن لوله محکم است
13. The police are tightening up on under-age drinking.
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال سختگیری نسبت به نوشیدن زیر سن قانونی است
[ترجمه گوگل]پلیس در حال نوشیدن سیری ناپذیر است
[ترجمه گوگل]پلیس در حال نوشیدن سیری ناپذیر است
14. The new measures are aimed at tightening existing sanctions.
[ترجمه ترگمان]هدف از این اقدامات، افزایش تحریم های موجود است
[ترجمه گوگل]اقدامات جدید با هدف تشدید تحریم های موجود انجام می شود
[ترجمه گوگل]اقدامات جدید با هدف تشدید تحریم های موجود انجام می شود
15. This will prevent the seam from tightening up with the result that it could be shorter than the surrounding fabric.
[ترجمه ترگمان]این امر مانع از سفت شدن درز با نتیجه می شود که می تواند کوتاه تر از بافت اطراف باشد
[ترجمه گوگل]این امر باعث می شود که جوش با محکم کردن آن به نتیجه برسد که می تواند کوتاه تر از پارچه اطراف باشد
[ترجمه گوگل]این امر باعث می شود که جوش با محکم کردن آن به نتیجه برسد که می تواند کوتاه تر از پارچه اطراف باشد
پیشنهاد کاربران
محدودیت
سفت کردن _ محکم کردن _ محکم بستن یا پیچاندن پیچ یا مهره
انقباض
به هم فشردن
تنگ شدن
به هم فشردن
تنگ شدن
شدید
کلمات دیگر: