کلمه جو
صفحه اصلی

tinkerer


بند زن، سرهم بند، وصله زن، حلبی ساز

انگلیسی به فارسی

بند زن، سرهم بند، وصله زن، حلبی ساز


داماد


انگلیسی به انگلیسی

• putterer, person who tinkers with things

جملات نمونه

1. If ifs and ands were pots and pans there'd be no work for tinkers.
[ترجمه ترگمان]اگر من و \"ifs\" و \"ands\"، \"no\" و \"ands\" ها هیچ کاری برای بی ارزش کردن نداشته باشیم
[ترجمه گوگل]اگر ifs و weres گلدان و پانچ وجود دارد هیچ کار برای tinkers وجود دارد

2. Congress has been tinkering with the legislation.
[ترجمه ترگمان]کنگره با این قانون تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]کنگره با قوانین مقابله کرده است

3. He tinkered with my old clock.
[ترجمه ترگمان]اون با ساعت قدیمی من بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او با ساعت قدیمی من چسبانده بود

4. Stop tinkering with that clock and take it to the repair shop.
[ترجمه ترگمان]tinkering را با آن ساعت رها کنید و آن را به تعمیرگاه ببرید
[ترجمه گوگل]با استفاده از آن ساعت را باهم بپوشانید و آن را به مغازه تعمیر برسانید

5. He spends every weekend tinkering with his car.
[ترجمه ترگمان]او هر تعطیلات آخر هفته را با ماشینش مشغول می کند
[ترجمه گوگل]او هر ماشین تعطیلات آخر هفته خود را صرف می کند

6. I had a tinker at your radio, but I can't mend it.
[ترجمه ترگمان]من a را در بی سیم شما آماده کرده ام، اما نمی توانم آن را اصلاح کنم
[ترجمه گوگل]من در رادیوی شما چرت زدم، اما نمی توانم آن را اصلاح کنم

7. I wish the government would stop tinkering with the health service.
[ترجمه ترگمان]من امیدوارم که دولت با خدمات بهداشتی tinkering کند
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم که دولت با خدمات بهداشتی متوقف شود

8. My uncle tinkered about in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]عموی من در آشپزخانه آن را اصلاح می کرد
[ترجمه گوگل]عموی من در مورد آشپزخانه چکار کرد

9. It is not enough to tinker at the edges; our objective must be to reconstruct the entire system.
[ترجمه ترگمان]It کردن لبه کافی نیست؛ هدف ما بازسازی کل سیستم است
[ترجمه گوگل]کافی نیست که لبه ها را بچرخانید هدف ما باید بازسازی کل سیستم باشد

10. The government is merely tinkering at the edges of a much wider problem.
[ترجمه ترگمان]دولت فقط لبه های یک مساله گسترده تر را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]دولت صرفا در لبه های یک مسئله بسیار گسترده ای مشغول به کار است

11. The password will prevent others from tinkering with your data.
[ترجمه ترگمان]گذرواژه مانع از کار کردن دیگران با data می شود
[ترجمه گوگل]رمز عبور دیگران را با استفاده از اطلاعات شما متوقف نخواهد کرد

12. She spent the afernoon tinkering about in the garden shed.
[ترجمه ترگمان]تمام ساعات خواب را در محوطه باغ به سر می برد
[ترجمه گوگل]او خرچنگی را در باغچه گذاشت

13. He was tinkering away at the broken machine.
[ترجمه ترگمان]از ماشین شکسته دنده شده بود
[ترجمه گوگل]او در ماشین شکسته به سر می برد

14. Dad was always tinkering around with engines.
[ترجمه ترگمان]بابا همیشه با موتورها سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]بابا همیشه با موتورها سر و کار داشت

پیشنهاد کاربران

دست به آچار


کلمات دیگر: