کلمه جو
صفحه اصلی

abraded

انگلیسی به فارسی

ریز ریز شده، پاک کردن، تحریک کردن، ساییدن، خراشیدن زدودن، حک کردن، بر انگیختن


پیشنهاد کاربران

خراشیده شده


کلمات دیگر: