کلمه جو
صفحه اصلی

go down the drain


از بین رفتن، از مزه افتادن، هدر رفتن

جملات نمونه

1. All my effort went down the drain.
[ترجمه Tyara] تمام تلاش هایم به هدر رفت.
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش هام از فاضلاب پایین رفت
[ترجمه گوگل]تمام تلاش های من تخلیه شد

2. Small local stores are going down the drain.
[ترجمه Mary] فروشگاه های کوچک محلی در اوضاع بدی به سر میبرند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های کوچک محلی در حال پایین رفتن از فاضلاب هستند
[ترجمه گوگل]فروشگاه های محلی کوچک در حال تخلیه هستند

3. Safety standards have gone down the drain.
[ترجمه ترگمان]استانداردهای ایمنی از فاضلاب پایین رفته اند
[ترجمه گوگل]استانداردهای ایمنی تخلیه شده است

4. It went down the drain.
[ترجمه ترگمان] از فاضلاب اومد پایین
[ترجمه گوگل]این تخلیه شد

5. They were aware that their public image was rapidly going down the drain.
[ترجمه ترگمان]آن ها آگاه بودند که تصویر عمومی آن ها به سرعت از فاضلاب پایین می رود
[ترجمه گوگل]آنها آگاه بودند که تصویر عمومی آنها به سرعت در حال تخلیه است

6. That's why this country's going down the drain!
[ترجمه ترگمان]برای همینه که این کشور داره از فاضلاب میره پایین!
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که این کشور تخلیه می شود!

7. The results of years of work went down the drain.
[ترجمه ترگمان]نتیجه سال ها کار پایین رفت
[ترجمه گوگل]نتایج سالها کار تخلیه شد

8. It foreclosed on the mortgages, and the mill went down the drain.
[ترجمه ترگمان]، mortgages رو مهر و موم کردن و آسیاب هم فاضلاب رو خراب کرد
[ترجمه گوگل]آن را در وام های مسکن محروم کرد، و آسیاب کاهش یافته است

9. There are fears of family life going down the drain, as staff may get only two complete weekends off in seven.
[ترجمه ترگمان]ترس از زندگی خانوادگی در حال پایین رفتن از فاضلاب وجود دارد، چرا که پرسنل ممکن است تنها دو هفته کامل را در ساعت هفت به پایان برسانند
[ترجمه گوگل]ترس از زندگی خانوادگی در حال سقوط تخلیه وجود دارد، زیرا کارکنان ممکن است تنها دو هفته آخر هفته را در هفت نفر بگذرانند

10. I felt that everything I'd worked for had gone down the drain.
[ترجمه ترگمان]احساس کردم هر چیزی که برای آن کار می کردم، از فاضلاب بیرون رفته بود
[ترجمه گوگل]من احساس می کردم که همه چیز را که من می خواستم انجام دادم، تخلیه کرده بود

11. Yer know that our ole boxin' Club's gone down the drain since those new geezers took over.
[ترجمه ترگمان]شما می دون ین که بعد از این geezers جدید، کلوپ ole از آب در رفت
[ترجمه گوگل]Yer می دانیم که باشگاه Olay Boxin 'ما از زمان غایبان جدیدی که گذشت، رها شده است

12. Male speaker I fear that safety standards will go down the drain as people seek to make most profit.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی مرد، من می ترسم که استانداردهای ایمنی به جایی که مردم به دنبال کسب بیش ترین سود هستند، پایین بروند
[ترجمه گوگل]سخنران مرد از ترس اینکه استانداردهای ایمنی از تخلیه پایین بیرون می آیند، زیرا مردم بیشترین سود را می خواهند

13. And she would die in the bathtub, her blood going down the drain.
[ترجمه ترگمان]و توی وان حموم می مرد و خونش پایین می رفت
[ترجمه گوگل]و او در وان حمام می میرد، خونش پایین رفتن است

14. The summit was sure to go down the drain if we played our "hole card" of blockade against the area.
[ترجمه ترگمان]این نشست در صورتی که \"کارت hole\" ما از محاصره بر علیه منطقه را انجام دهد، مطمئن بود که پایین خواهد رفت
[ترجمه گوگل]در صورتی که ما کارت 'سوراخ' مانع از محاصره در منطقه را بازی کردیم، اجلاس سرانجام قطع شد

15. He's not going to let it go down the drain now.
[ترجمه ترگمان]اون اجازه نمی ده که همین الان از فاضلاب پایین بره
[ترجمه گوگل]او نمی خواهد اجازه دهد آن را به پایین تخلیه در حال حاضر

پیشنهاد کاربران

Be totally wasted

we will go down the drain به فنا میرویم😭

به هدر رفتن حیف شدن



کلمات دیگر: