کلمه جو
صفحه اصلی

piles


رجوع شود به: hemorrhoids، بواسیر

انگلیسی به فارسی

بواسیر


شمع ها، ستون، توده، کپه، پایه، کومه، مقدار زیاد، کرک، پارچه خزنما، ستون لنگرگاه، ستون پل، پرز قالی وغیره، توده کردن، کومه کردن، اندوختن


جملات نمونه

1. i have got piles of work to do tonight
امشب یک عالمه کار دارم.

2. a hallway that was encumbered by piles of furniture
راهرویی که انبوهی از اسباب خانه آن را بند آورده بود

3. we divided the newspapers into two piles
روزنامه ها را به دو توده تقسیم کردیم.

4. He's got piles of work to do this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح یه عالمه کار واسه انجام دادن داره
[ترجمه گوگل]او امروز صبح کارهای زیادی انجام داده است

5. The floor was stacked high with piles of books.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با انبوهی از کتاب ها پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]طبقه بالا با شمعهای کتاب طبقه بندی شد

6. Books are often stacked in higgledy-piggledy piles on the floor.
[ترجمه عباس] معمولا کتاب ها به شکلی درهم و برهم روی زمین تلنبار شده اند.
[ترجمه ترگمان]کتاب ها اغلب در piles درهم و برهم روی زمین انباشته شده اند
[ترجمه گوگل]کتاب ها اغلب در شمع های کثیف بر روی زمین قرار می گیرند

7. Piles of books and papers cluttered his desk.
[ترجمه ترگمان]انبوه کتاب ها و کاغذهای روی میزش را به هم ریخته بود
[ترجمه گوگل]شمشیرهای کتابها و نشریات میز خود را به هم ریخت

8. He arranged the documents in neat piles.
[ترجمه ترگمان]اسناد را با دقت مرتب کرد
[ترجمه گوگل]او اسناد را در شمعهای مرتب مرتب کرد

9. She put the letters in three orderly piles.
[ترجمه ترگمان]نامه ها را در سه ردیف منظم گذاشت
[ترجمه گوگل]او نامه ها را در سه شمع مرتب گذاشت

10. Let's sort all the clothes into piles.
[ترجمه ترگمان]بیا همه لباس ها رو به هم بریزیم
[ترجمه گوگل]بگذارید همه لباس ها را به شمع ها بچسبانیم

11. Several tall piles of books tottered and fell.
[ترجمه ترگمان]چند کتاب بلند و بلند از کتاب ها بیرون آمد و افتاد
[ترجمه گوگل]چند شمع بلند از کتاب ها فرو ریخت و افتاد

12. I separated the documents into two piles.
[ترجمه ترگمان]اسناد را به دو دسته تقسیم کردم
[ترجمه گوگل]اسناد را به دو ستون جدا کردم

13. We've had piles of letters from viewers.
[ترجمه ترگمان]ما یه عالمه نامه از بیننده داریم
[ترجمه گوگل]ما شمار نامه هایی از بینندگان داریم

14. The letters had been placed in organized piles, one for each letter of the alphabet.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]نامه ها در شمع های سازمان یافته قرار داشتند، یکی برای هر حرف از حروف الفبا

15. The farmer piles a cart with straw.
[ترجمه ترگمان]برزگر یک ارابه با کاه انباشته بود
[ترجمه گوگل]کشاورز یک سبد خرید را با کاه می اندازد

پیشنهاد کاربران

شمع ها

ستون ها - توده ها

توده ، تپه


کلمات دیگر: