کلمه جو
صفحه اصلی

avarice


معنی : از، طمع، حرص، خست، زیادهجویی
معانی دیگر : آز، آزمندی، طمعکاری، عشق به دارایی

انگلیسی به فارسی

زیاده‌جویی، از، حرص، طمع


جسارت، طمع، حرص، خست، زیادهجویی، از


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the excessive desire to accumulate riches; greed; cupidity.
مترادف: cupidity, greed
متضاد: generosity, prodigality
مشابه: materialism

- Avarice had been the driving force of his life, and he had sacrificed family and friends in order to achieve his wealth.
[ترجمه امیررضا پورکاظم] حرص و طمع نیروی محرکه زندگی اش بود و برای رسیدن به مال و ثروتش، خانواده و دوستانش را قربانی کرده بود
[ترجمه ترگمان] Avarice نیروی محرک زندگیش بود، و برای رسیدن به ثروت خود خانواده و دوستان خود را فدا کرده بود
[ترجمه گوگل] ابوریس نیروی محرکه زندگی او بوده است و برای دستیابی به ثروتش خانواده و دوستان خود را قربانی کرده است

• greed; lust for power or wealth
avarice is extreme greed for money; a literary word.

مترادف و متضاد

از (اسم)
avarice, greed, avidity, esurience, rapacity

طمع (اسم)
avarice, greed, covetousness, cupidity, avidity

حرص (اسم)
avarice, greed, avidity, esurience

خست (اسم)
meanness, avarice, parsimony, miserliness, vileness, sordidness

زیاده جویی (اسم)
avarice

extreme greed


Synonyms: avidity, close-fistedness, covetousness, cupidity, frugality, grabbiness, greediness, miserliness, niggardliness, parsimony, penny- pinching, penuriousness, rapacity, stinginess, thrift


Antonyms: generosity, philanthropy


جملات نمونه

1. contentment of avarice is impossible
اقناع حرص و آز غیرممکن است.

2. Poverty wants many things, and covetousness [avarice] all.
[ترجمه ترگمان]فقر چیزهای زیادی را می خواهد، و آزمندی (avarice)
[ترجمه گوگل]فقر چیزهای زیادی را می خواهد و همه چیز را می طلبد

3. Avarice blinds our eyes.
[ترجمه ترگمان]چشم های ما را کور می کند
[ترجمه گوگل]شکوفه پرده چشم ما است

4. Avarice increases with wealth.
[ترجمه ترگمان]Avarice با ثروت افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]طغیان با ثروت افزایش می یابد

5. Avarice makes rich people want to become even richer.
[ترجمه ترگمان]Avarice باعث می شود که مردم ثروتمند حتی ثروتمند شوند
[ترجمه گوگل]اشتیاق باعث می شود افراد ثروتمند حتی ثروتمندتر شوند

6. Not out of stubbornness or avarice or an egotistical desire to chase longevity records.
[ترجمه ترگمان]نه از لجاجت و حرص و آز و میل خودخواهانه به جستجوی سوابق طول عمر
[ترجمه گوگل]نه از استبداد و یا جسارت و یا تمایل غریب به دنبال سوابق طول عمر

7. Avarice is one of our more disgusting human failings.
[ترجمه ترگمان]avarice یکی از خطاهای انسانی ما است
[ترجمه گوگل]افتخار یکی از ناراحتی های انسانی ما است

8. But it is also a saga of human avarice and the abuse of power.
[ترجمه ترگمان]اما این یک حماسه avarice انسان و سو استفاده از قدرت نیز هست
[ترجمه گوگل]اما این نیز حماسی است از جنجالی و سوء استفاده از قدرت

9. Imperceptibly at first, the avarice for which their caste is famous began to shine through like copper beneath worn silver-plating.
[ترجمه ترگمان]Imperceptibly در ابتدا، حرص و آز آن که طبقه خود معروف است، مانند مس زیر - نقره می درخشید
[ترجمه گوگل]در ابتدا ناپاکشی، جنجالی که کاستی های آنها مشهور است، از طریق مس، زیر نقره ای پوشانده می شود

10. Morality is often rendered impotent by human selfishness, avarice and wickedness. And few people take morality seriously, or are committed to what is morally right, when personal interests are at stake. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]اخلاق معمولا از خودخواهی انسانی، حرص و wickedness ناتوان می شود و افراد کمی اخلاقیات را جدی می گیرند و یا نسبت به آنچه که از نظر اخلاقی درست است، زمانی که علایق شخصی در خطر هستند، متعهد می شوند دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]اخلاق اغلب توسط خودخواهی انسان، دلواپسی و شرارت ناتوان می شود و تعداد کمی از مردم به طور جدی اخلاقیات را می گیرند و یا متعهد به آنچه از لحاظ اخلاقی درست هستند، زمانی که منافع شخصی در معرض خطر هستند دکتر T P Chia

11. Poverty wants much; but avarice, everything. Publilius Syrus
[ترجمه ترگمان]فقر همه چیز را می خواهد، اما حرص و آز، همه چیز \" Publilius Syrus \"
[ترجمه گوگل]فقر می خواهد بسیار؛ اما جسارت، همه چیز Publilius Syrus

12. I interpreted his secrecy as emotional avarice.
[ترجمه ترگمان]من راز او را به عنوان حرص و آز تعبیر کردم
[ترجمه گوگل]من را به عنوان محرک احساسی تفسیر کرد

13. Indicating personality traits, such as meticulousness, avarice, and obstinacy, originating in habits, attitudes, or values associated with infantile pleasure in retention of feces.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های شخصیتی Indicating مانند meticulousness، آزمندی، و obstinacy، که از عادات، نگرش ها، یا ارزش های مربوط به لذت کودکانه در نگهداری مدفوع آن ها نشات می گیرند
[ترجمه گوگل]نشان دادن ویژگی های شخصیتی، مانند دقیق بودن، جسارت و اشتیاق، ناشی از عادت ها، نگرش ها یا ارزش های مرتبط با لذت بچه ها در حفظ مدفوع

14. Avarice is the bane to happiness.
[ترجمه ترگمان]عشق، مایه دردسر برای خوشبختی است
[ترجمه گوگل]Avarice نفرین به شادی است

Because of avarice, he exploited his workers.

به خاطر آزمندی کارگران خود را استثمار می‌کرد.


پیشنهاد کاربران

طمع
حرص و آز
بُخل
مترادف ها:
گستاخی
جسارت
اشتیاق
بی پناهی

بعضی جاها مشت مشت هم معنی میده اگه در مورد پول و طلا و. . . باشه
یا خرد کردن پِنی ( پنی واحد پول )


کلمات دیگر: