کلمه جو
صفحه اصلی

souffle


معنی : پف کرده، سوفله
معانی دیگر : (پزشکی - گوش دادن به استتوسکوپ) سوت، صدای ملایم، سوفل، خوراک مرکب از زرده تخم مره وگوشت وپنیر وشکلات، پارچه نازک گل برجسته زنانه، پف کردن یا بالا امدن غذا، غذای پف کرده

انگلیسی به فارسی

خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات،پارچه نازک گل برجسته زنانه، پف کردن یا بالا آمدن غذا، (غذای) پف کرده


سوفله، پف کرده


انگلیسی به انگلیسی

• baked dish with a light and fluffy texture
a souffle is a light food made from a mixture of beaten egg whites and other ingredients that is baked in the oven.

مترادف و متضاد

پف کرده (اسم)
souffle

سوفله (اسم)
souffle

جملات نمونه

1. Her souffles are always so light.
[ترجمه ترگمان]souffles همیشه خیلی سبک است
[ترجمه گوگل]سوفل های او همیشه بسیار سبک هستند

2. Prepare the souffle dish before making up the souffle mixture.
[ترجمه ترگمان]قبل از ایجاد مخلوط souffle، غذای souffle را آماده کنید
[ترجمه گوگل]قبل از ساخت مخلوط سوفل، ظرف سوفله را آماده کنید

3. My own souffles aren't up to much.
[ترجمه ترگمان]بچه های من زیاد بزرگ نیستند
[ترجمه گوگل]سوفله های من خیلی زیاد نیستند

4. Would you like some souffle?
[ترجمه ترگمان]یکم سوفله میخوای؟
[ترجمه گوگل]آیا شما سوفله را دوست دارید؟

5. Diana even had her own Shetland pony called Souffle.
[ترجمه ترگمان]دیانا حتی یک اسب Shetland Shetland داشت که اسمش Souffle بود
[ترجمه گوگل]دایانا حتی خودش اسکنر شتلند را سوفل نامید

6. Earth to Martha: Will souffles rise in cyberspace?
[ترجمه ترگمان]زمین تا مارتا: آیا در فضای مجازی رشد خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]زمین به مارتا آیا سوفل در فضای مجازی افزایش می یابد؟

7. The souffle a was the best I have ever tasted.
[ترجمه ترگمان]سوفله … بهترین چیزی بود که تا حالا خوردم
[ترجمه گوگل]سوفله بهترین من تا به حال طعم بود

8. Dishes such as the cheese souffle have been on the menu since the beginning.
[ترجمه ترگمان]از وقتی شروع شد که سوفله … … … از اول شروع شد
[ترجمه گوگل]ظروف مانند سوفل پنیر از ابتدا در منو بوده است

9. Roast beef stood eminent behind the souffle and champagne.
[ترجمه ترگمان]گوشت گوساله بزرگی در پشت سوفله و شامپاین برجسته بود
[ترجمه گوگل]گوشت گاو گوشت خوک ایستاده بود برجسته پشت سوفله و شامپاین

10. Butter souffle dish and dust with sugar in, chill in fridge.
[ترجمه ترگمان]ظرف سوپ و گرد و خاک با شکر در یخچال، سرما در یخچال
[ترجمه گوگل]کره سوفل ظرف و گرد و غبار را با شکر در، سرد در یخچال

11. He then turned to commercial films in 1960s, starring in Pierrot Le Fou, A Bout de Souffle, Ace of Aces, and Les Miserables.
[ترجمه ترگمان]سپس در دهه ۱۹۶۰ به فیلم های تجاری تبدیل شد و در یک Pierrot لی Fou، آس دو آس، آس Aces و لس Miserables بازی کرد
[ترجمه گوگل]سپس در دهه 1960 به فیلمهای تجاری تبدیل شد و در Pierrot Le Fou، A Bout de Souffle، Ace of Aces و Les Miserables بازی کرد

پیشنهاد کاربران

خوراک مرکب از زرده تخم مرغ و گوشت و پنیر و شکلات


کلمات دیگر: