1. The butler would not admit him into the house.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت او را به خانه دعوت نمی کرد
[ترجمه گوگل]باتلر او را به خانه نمی پذیرد
2. Butler established ascendancy over his critics.
[ترجمه ترگمان]باتلر تسلط خود را بر منتقدان خود برقرار کرد
[ترجمه گوگل]باتلر اعتقاد بر منتقدانش را بر عهده داشت
3. The butler was an accomplice in the robbery.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت تو سرقت شریک بوده
[ترجمه گوگل]باتلر همکاری در سرقت بود
4. The butler gave a little cough to announce his presence.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت قدری سرفه کرد تا حضورش را اعلام کند
[ترجمه گوگل]باتلر یک سرفه کوچک برای حضور خود اعلام کرد
5. Butler is famous for his ferocious temper.
[ترجمه ترگمان]باتلر به خاطر خلق و خوی his معروف است
[ترجمه گوگل]باتلر برای خلق و خوی وحشی خود مشهور است
6. He auditioned for the role of the butler.
[ترجمه ترگمان]او برای نقش پیشخدمت امتحان و امتحان کرد
[ترجمه گوگل]او برای نقش باتلر مورد آزمایش قرار گرفت
7. I am sure you remember Mrs Butler who gave us such an interesting talk last year.
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که شما خانم باتلر را به خاطر می آورید که سال پیش به ما چنین حرف جالبی زد
[ترجمه گوگل]من اطمینان دارم خانم باتلر را به یاد می آورید که در سال گذشته چنین گفتگو جالبی را به ما داد
8. The butler always laid the table.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت همیشه میز را دراز می کرد
[ترجمه گوگل]باتلر همیشه میز را گذاشت
9. He hadn't always been a butler.
[ترجمه ترگمان]همیشه پیشخدمت نبود
[ترجمه گوگل]او همیشه یک آشپزخونه نبود
10. Butler and Stone concur that the war threw people's lives into a moral relief.
[ترجمه ترگمان]باتلر و استون پذیرفتند که جنگ زندگی مردم را به یک آسودگی اخلاقی تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]باتلر و استون موافق است که جنگ زندگی مردم را به تسلیم اخلاقی پرتاب کرد
11. The butler was polishing the brandy glasses.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت عینکش را برق انداخته بود
[ترجمه گوگل]Butler نقاشی شده بود
12. Secretary Deborah Butler, 3 planned to fire as she watched his motorcade in Denver, Colorado.
[ترجمه ترگمان]دبورا باتلر، وزیر امور خارجه آمریکا، در روز ۳ ماه مه برای تماشای کاروان موتوری خود در دنور کلرادو، برنامه ریزی کرد که آتش بزند
[ترجمه گوگل]دبورا باتلر، وزیر امور خارجه، 3 برنامه ریزی شده برای آتش زدن او را به عنوان نماد خود را در دنور، کلرادو تماشا کرد
13. The man then soiled his bed. and Butler cleaned and changed him again.
[ترجمه ترگمان]مرد در آن موقع تختش را خیس کرد و باتلر را تمیز کرد و دوباره عوض کرد
[ترجمه گوگل]مرد سپس تخت خود را خیس کرد و باتلر تمیزش کرد و او را دوباره تغییر داد