کلمه جو
صفحه اصلی

plumbery


معنی : لوله کشی، سرب کاری، کارخانه سرب کاری
معانی دیگر : لوله کشی، سرب کاری، کارخانه سرب کاری

انگلیسی به فارسی

لوله کشی، سرب کاری، کارخانه سرب کاری


مترادف و متضاد

لوله کشی (اسم)
canalization, piping, pipeline, pipe laying, pipage, pipe fitting, plumbery

سرب کاری (اسم)
plumbery, plumbing

کارخانه سرب کاری (اسم)
plumbery


کلمات دیگر: