1. They should be triply ashamed that citizens had to go to the ballot to get action.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید از این بابت شرمنده باشند که شهروندان باید به برگه های رای بروند تا وارد عمل شوند
[ترجمه گوگل]آنها باید سه بار خجالت بکشند که شهروندان مجبورند برای انجام اقدام به رای گیری بروند
2. The fourth part is to propose triply analyses to the question.
[ترجمه ترگمان]بخش چهارم پیشنهاد تجزیه و تحلیل سوم در مورد این پرسش است
[ترجمه گوگل]قسمت چهارم این است که تحلیلهای سه گانه ای را برای این سوال ارائه کند
3. German, Italy and Japan signed the Treaty of Triply Alliangce to make the pattern of the world's strategy redeveloped and re- divided.
[ترجمه ترگمان]آلمان، ایتالیا و ژاپن پیمان of Alliangce را امضا کردند تا الگویی از استراتژی جهان را احیا و مجددا تقسیم شوند
[ترجمه گوگل]آلمان، ایتالیا و ژاپن پیمان Triply Alliangce را امضا کردند تا الگوی استراتژی جهانی را دوباره توسعه داده و مجددا تقسیم شود
4. This was triply humiliating.
[ترجمه ترگمان]از گروه جدا شده بود
[ترجمه گوگل]این سه بار تحقیر آمیز بود
5. The Coulomb repulsion results in the potential maximum of doubly and triply diatomic ions.
[ترجمه ترگمان]The Coulomb منجر به بیشینه پتانسیل یون های diatomic دو برابر و دو برابر می شود
[ترجمه گوگل]انفجار کولمب باعث افزایش حداکثر یون های دوگانه و سه گانه می شود
6. A condensed soft optical phonon mode originates from the triply degenerate symmetric in - plane O - Nb - O bending.
[ترجمه ترگمان]شکل موج نوری متراکم متراکم از برابر خم شدن برابر برابر برابر در صفحه O - Nb - O ناشی می شود
[ترجمه گوگل]یک حالت فونن نوری نرم فشرده متشکل از خم شدن قطبش O-Nb-O متقارن در حالت قطبی است
7. Well, look at this, the price of wheat, for around six dollars a bushel last August. The prices climbed triply in just six months to current prices above 18 dollars.
[ترجمه ترگمان]خوب، این را نگاه کن، قیمت گندم برای حدود شش دلار در ماه اوت گذشته قیمت ها در عرض شش ماه به قیمت جاری بالای ۱۸ دلار افزایش یافت
[ترجمه گوگل]خوب، در این ماه، قیمت گندم، برای ماه آگوست گذشته حدود 6 دلار است قیمت فقط در شش ماه گذشته به قیمت های بالای 18 دلار افزایش یافت