1. But Dreyfuss finds ways around the triteness of the screenplay and the pedestrian direction.
[ترجمه ترگمان]اما Dreyfuss راه هایی را در اطراف the فیلمنامه و مسیر پیاده رو پیدا می کند
[ترجمه گوگل]اما Dreyfuss روش هایی را در اطراف سه گانه فیلمنامه و مسیر پیاده روی پیدا می کند
2. There was a certain triteness in these reflections: they were those habitual to young men on the approach of their wedding day.
[ترجمه ترگمان]در این تفکرات، در این اندیشه ها نوعی triteness وجود داشت: این دو تن از آن habitual بودند که در روز عروسی خود به آن نزدیک می شدند
[ترجمه گوگل]در این انعکاس سهم مشخصی وجود داشت که آن ها عادت به مردان جوان را در روال روز عروسی خود داشتند
3. Yet the apparent triteness of such sentiments can become impossibly moving when allied with melody and the power of the human voice. Obama is a song everyone can sing along to.
[ترجمه ترگمان]با این حال، وقتی که با ملودی و قدرت صدای انسان پیمان اتحادی به پایان می رسد، نشانه های آشکار این احساسات به طرز غیرقابل باوری در حال حرکت هستند اوباما آهنگی است که هر کسی می تواند به همراه آن بخواند
[ترجمه گوگل]با این حال سه گانه ظاهری چنین احساساتی هنگامی که همراه با ملودی و قدرت صدای انسان می شود، می تواند غیر قابل تحمل شود اوباما آهنگی است که همه می توانند به همراه آن آواز بخوانند
4. The excellence or triteness of your writing was not the matter under consideration.
[ترجمه ترگمان]برتری و یا triteness نوشتن شما موضوع مورد توجه نیست
[ترجمه گوگل]برتری یا سهولت نوشتن شما موضوع مورد بحث نیست
5. Apart from its triteness and emptiness, the paragraph above is bad because of the structure of its sentences, with their mechanical symmetry and singsong.
[ترجمه ترگمان]به غیر از triteness و خالی بودن آن، پاراگراف بالا به دلیل ساختار جملات خود، با تقارن مکانیکی و singsong بد است
[ترجمه گوگل]به استثنای سه گانه و تپه بودن آن، بند بالا به دلیل ساختار احکام آن، با تقارن مکانیکی و تکان دادن آن بد است
6. And triteness kicks us in the nads.
[ترجمه ترگمان]و triteness ما رو با لگد میزنه تو the
[ترجمه گوگل]و سه گانه ما را در نادان می کشد
7. Lack of originality; triteness.
[ترجمه ترگمان] کمبود اصالت و اصالت وجود داره
[ترجمه گوگل]عدم اصالت؛ سه گانه
8. He works hard day and night as if he never knew triteness .
[ترجمه ترگمان]روز و روز سخت کار می کند، انگار که هیچ وقت triteness را نشناخته است
[ترجمه گوگل]او به سختی روز و شب کار می کند، مثل اینکه هرگز سه چیز را نمی داند
9. This testimony has to be precise enough to reveal the immense triteness of each life.
[ترجمه ترگمان]این شهادت باید به اندازه کافی دقیق باشد تا عظمت بیکران هر زندگی را آشکار کند
[ترجمه گوگل]این شهادت باید به اندازه کافی دقیق باشد تا سهم عظیم هر زندگی را نشان دهد