کلمه جو
صفحه اصلی

invalidation


معنی : باطل سازی
معانی دیگر : باطل سازی

انگلیسی به فارسی

باطل سازی


نامعتبر بودن، باطل سازی


انگلیسی به انگلیسی

• disqualification, act of making invalid

مترادف و متضاد

باطل سازی (اسم)
revocation, defeasance, invalidation

جملات نمونه

1. Chapter V Duration, Cessation and Invalidation of Patent Right.
[ترجمه ترگمان]فصل پنجم طول مدت، مدت زمان ثبت اختراع و ثبت اختراع ثبت اختراع
[ترجمه گوگل]طول مدت فصل V، پایان دادن و عدم تایید حق ثبت اختراع

2. This paper analyzed the invalidation form of floating oil-sealing used in cutting head of S100A-type road header and then established the measure to heighten reliability of oil-seal.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به شکل نامعتبر از روغن شناور در سر بریدن سر جاده S۱۰۰A - نوع مورد استفاده قرار گرفت و سپس اندازه گیری را برای بالا بردن قابلیت اطمینان آب بندی نفت تعیین کرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فرم غلطی از روغن شناور شناور مورد استفاده در برش سر سری هیدرولیکی نوع S100A مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سپس اندازه گیری شد تا قابلیت اطمینان مهر و موم نفت را افزایش دهد

3. Firstly, it indicates the path choice of invalidation of administrative contract and its reason.
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، انتخاب مسیر نامعتبر شدن قرارداد اداری و دلیل آن را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اولا، آن را نشان می دهد مسیر انتخاب نامعتبر از قرارداد اداری و دلیل آن است

4. Software invalidation has become the main cause of the system paralyse.
[ترجمه ترگمان]ابطال این سیستم باعث فلج شدن سیستم شده است
[ترجمه گوگل]عدم اطمینان نرم افزار به علت اصلی سیستم فلج شده است

5. Starting with failure, this paper explores the invalidation in our governmental regulation of production safety.
[ترجمه ترگمان]در آغاز با شکست، این مقاله، ابطال مقررات دولتی ایمنی تولید را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]با شروع از شکست، این مقاله به بررسی عدم اعتبار در تنظیمات دولتی ایمنی تولید می پردازد

6. This invalidation shall not have retroactive effect, unless otherwise provided for in the laws of the Region.
[ترجمه ترگمان]این ابطال نباید اثر عطف به ماسبق داشته باشد مگر آنکه در غیر این صورت برای قوانین منطقه فراهم شود
[ترجمه گوگل]این لغو نباید اثر مجدد را داشته باشد، مگر این که در قوانین منطقه ذکر شود

7. Although the system restores to nod a likelihood invalidation, but the most appropriate method that this is eradicative infection file probably.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این سیستم باز هم به ابطال این احتمال باز می گردد، اما مناسب ترین روش این است که احتمالا این فایل عفونت eradicative است
[ترجمه گوگل]اگر چه این سیستم برای بازگرداندن احتمال عدم اعتبار از بین می رود اما مناسب ترین روش این است که احتمالا این فایل عفونت فریبنده است

8. Authority invalidation within an enterprise and abnormal flow of labor force result in the deviant changes of contracts, and that shows enterprise's contracts are influenced by price factor.
[ترجمه ترگمان]ابطال مالکیت در یک شرکت و جریان غیر عادی نیروی کار منجر به تغییرات انحرافی قرارداد می شود و این نشان می دهد که قراردادهای شرکت تحت تاثیر عوامل قیمت قرار دارند
[ترجمه گوگل]عدم تایید مقامات در یک شرکت و جریان غیرواقعی نیروی کار منجر به تغییرات انحرافی قراردادها می شود و این نشان می دهد که قراردادهای شرکت تحت تاثیر عوامل قیمت قرار دارند

9. The invalidation of the harmonic gear drive is mostly the fatigue rupture of the flex spline.
[ترجمه ترگمان]نامعتبر شدن چرخ دنده هارمونیک اغلب کاهش خستگی نوار پیچ دار است
[ترجمه گوگل]نامعتبر بودن چرخ دنده هارمونیک عمدتا پارگی خستگی از اسپلین فلکس است

10. Analyzing exteriorly, Financing difficulty, Exterior auditing invalidation and nonstandard government action affect the motive of information disclosure of the private corporations.
[ترجمه ترگمان]تحلیل exteriorly، مشکلات مالی، ابطال حسابرسی خارجی و اقدام دولت nonstandard بر انگیزه افشای اطلاعات شرکت های خصوصی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل بیرون، مشکل مالی، بی اعتبار کردن ممیزی خارجی و اقدام دولت غیرمتعارف بر انگیزه افشای اطلاعات شرکت های خصوصی تاثیر می گذارد

11. Thetraditional theories of invalidation contracts fail to completely andaccurately illuminate their nature.
[ترجمه ترگمان]تئوری های مبنی بر ابطال قرارداد به طور کامل روشن و ماهیت خود را روشن می کنند
[ترجمه گوگل]نظریه های سنتی قراردادهای نامعتبر به طور کامل و به طور دقیق طبیعت خود را روشن می کنند

12. Premature disclosure of the test sites might lead to invalidation of the experiment.
[ترجمه ترگمان]افشا شدن پیش از موعد از سایت های آزمون ممکن است منجر به ابطال این آزمایش شود
[ترجمه گوگل]افشای زودرس سایت های آزمایشی ممکن است باعث عدم تایید آزمایش شود

13. The making of false statements could result in the invalidation of the contract.
[ترجمه ترگمان]ساخت اظهارات غلط می تواند منجر به ابطال قرارداد شود
[ترجمه گوگل]تهیه اظهارات نادرست ممکن است باعث عدم تایید قرارداد شود

14. Furthermore, the data structure of semantic cache items and how to create invalidation report based on bit-sequence and index table are presented.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ساختار داده موارد حافظه نهان معنایی و نحوه ایجاد گزارش ابطال براساس توالی و جدول فهرست ارائه شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ساختار داده های آیتم های حافظه معناشناختی و نحوه ایجاد گزارش نامعتبر براساس جدول بیت و جدول فهرست ارائه شده است


کلمات دیگر: