کلمه جو
صفحه اصلی

pleonasm


معنی : حشو قبیح، تکرار بیمورد، سخن زائد
معانی دیگر : (معانی بیان) اطناب، دراز گویی، حشو

انگلیسی به فارسی

تکرار بیمورد، حشو قبیح، سخن زائد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: pleonastic (adj.), pleonastically (adv.)
(1) تعریف: the use of more words than are needed to express an idea; redundancy.

(2) تعریف: an example or instance of this.

(3) تعریف: a redundant word, phrase, or expression.

- "At this point in time" is a commonly used pleonasm.
[ترجمه ترگمان] \"در این نقطه از زمان\" معمولا \"pleonasm\" استفاده می شود
[ترجمه گوگل] 'در این نقطه در زمان' یک pleonasm مورد استفاده معمول است

• verbosity, excessive wordiness, redundancy

مترادف و متضاد

حشو قبیح (اسم)
pleonasm, tautology

تکرار بی مورد (اسم)
pleonasm

سخن زائد (اسم)
pleonasm


کلمات دیگر: