کلمه جو
صفحه اصلی

trial run


معنی : رانش ازمایشی، استفاده ازمایشی
معانی دیگر : استفاده ازمایشی از هر چیز

انگلیسی به فارسی

استفاده ازمایشی (از هر چیز)


استفاده ازمایشی، رانش ازمایشی


انگلیسی به انگلیسی

• experiment, test
a trial run is a first attempt at doing something, to make sure that you can do it properly.

مترادف و متضاد

رانش ازمایشی (اسم)
dry run, trial run

استفاده ازمایشی (اسم)
trial run

test run


Synonyms: bench test, dry run, dummy run, practical test, practice run, rehearsal, road test, spot check, taste test, test flight, trial, trials, tryout


جملات نمونه

1. They are treating the trip as a trial run for their 500-mile sponsored ride later this month.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال درمان این سفر هستند که برای ۵۰۰ کیلومتر تحت حمایت مالی در اواخر این ماه برگزار می شود
[ترجمه گوگل]آنها این سفر را به عنوان یک محاکمه برای سوار شدن با حمایت 500 دلاری خود در ماه جاری در نظر می گیرند

2. Take the car for a trial run to see if you like it.
[ترجمه mmd] با ماشین یه دور بزن ببین خوشت میاد یا نه
[ترجمه ترگمان]اتومبیل را برای دویدن بردارید تا ببینید آیا از آن خوشتان می آید یا نه
[ترجمه گوگل]ماشین را برای محاکمه بکشید تا ببیند که آیا آن را دوست دارید

3. This year is something of a trial run for the new service.
[ترجمه ترگمان]امسال یک دوره آزمایشی برای خدمات جدید است
[ترجمه گوگل]امسال این چیزی است که آزمایشی برای سرویس جدید انجام می شود

4. The programme was given a trial run to gauge viewers'reactions.
[ترجمه ترگمان]این برنامه به صورت آزمایشی برای اندازه گیری واکنش تماشاچیان برگزار شد
[ترجمه گوگل]این برنامه یک آزمایش آزمایشی برای سنجش دیدگاه بینندگان داده شد

5. This year is a trial run for the new service, before it is officially introduced in 200
[ترجمه ترگمان]امسال آزمایشی برای خدمات جدید است، قبل از اینکه به طور رسمی در ۲۰۰ معرفی شود
[ترجمه گوگل]این سال آزمایشی برای سرویس جدید است، قبل از اینکه رسما در سال 200 معرفی شود

6. But after a trial run, what do her passengers think of the ride?
[ترجمه ترگمان]اما پس از یک محاکمه، مسافران او چه فکر می کنند؟
[ترجمه گوگل]اما پس از محاکمه، مسافران چه فکر می کنند که سوار می شوند؟

7. Because this was the contraption's trial run, it was to be driven manually by turning the big wheel.
[ترجمه ترگمان]چون این محاکمه آزمایشی بود، باید با چرخاندن چرخ بزرگ، به صورت دستی رانده می شد
[ترجمه گوگل]از آنجا که این آزمایش آزمایشی بود، باید با چرخاندن چرخ بزرگ به طور دستی هدایت شود

8. The machine shall be put into trial run upon completion of installation.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه باید برای تکمیل نصب در جریان محاکمه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]پس از اتمام نصب، دستگاه باید به محاکمه بپردازد

9. The result of the trial run is too bad.
[ترجمه ترگمان]نتیجه جریان محاکمه خیلی بد است
[ترجمه گوگل]نتیجه اجرای آزمایش خیلی بد است

10. We gave the machine a trial run before using it on the production line.
[ترجمه ترگمان]ما قبل از استفاده از آن در خط تولید، آزمایشی انجام دادیم
[ترجمه گوگل]ما قبل از استفاده از آن در خط تولید، دستگاه را اجرا کردیم

11. The machine failed on its trial run.
[ترجمه ترگمان]ماشین در جریان محاکمه شکست خورد
[ترجمه گوگل]این دستگاه در اجرای آزمایشی خود شکست خورده است

12. He gave the machine a trial run.
[ترجمه ترگمان] اون دستگاه رو آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]او ماشین را آزمایش داد

13. They also watched its trial run.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین شاهد اجرای آن بودند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین اجرای آزمایشی خود را تماشا کردند

14. Provide all needed information to trial run manager and support with trial run.
[ترجمه ترگمان]تمام اطلاعات مورد نیاز برای مدیریت و پشتیبانی از اجرای آزمون را در اختیار آن ها قرار دهید
[ترجمه گوگل]تمام اطلاعات مورد نیاز را به مدیریت محتوا و پشتیبانی با اجرای آزمایشی ارائه کنید


کلمات دیگر: