کلمه جو
صفحه اصلی

simian


معنی : بوزینه، میمون مانند، همگونه، شبیه میمون
معانی دیگر : میمون، نخستی

انگلیسی به فارسی

همگونه، میمون، بوزینه، شبیه میمون، میمون مانند


سیمین، بوزینه، شبیه میمون، میمون مانند، همگونه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or resembling apes and monkeys.

- Simian behavior had intrigued the zoologist from the time she was a child watching monkeys at the zoo.
[ترجمه ترگمان] از زمانی که او بچه ای بود که در باغ وحش میمون ها را تماشا می کرد، رفتار simian را به خود جلب کرده بود
[ترجمه گوگل] رفتار شیمینی از زمانی که کودک بود که میمون ها را در باغ وحش تماشا می کرد، ستیزه گر بود
اسم ( noun )
• : تعریف: an ape or monkey.
مشابه: monkey

• monkey or an ape
pertaining to or characteristic of a monkey or an ape; resembling a monkey or an ape
simian is used to describe someone who looks like a monkey or ape; a literary use.
simian is also used to describe things relating to monkeys or apes; a technical use in biology.

مترادف و متضاد

بوزینه (اسم)
monkey, ape, jackanapes, simian

میمون مانند (صفت)
simian, apelike

همگونه (صفت)
like, simian

شبیه میمون (صفت)
simian

جملات نمونه

1. Ada had a wrinkled, simian face.
[ترجمه ترگمان]چهره آدا چین و چروک داشت
[ترجمه گوگل]آدا چهره چروکیده، چرکین داشت

2. Micky's brow corrugated in a simian frown.
[ترجمه ترگمان]پیشانی Micky با اخمی شبیه صورت simian
[ترجمه گوگل]ابرو Micky در گوشه ای شبیه به هم ریخته شده است

3. They stared, they watched, they were simian.
[ترجمه ترگمان]اونا خیره شدن، اونا نگاه کردن، اونا مثل میمون بودن
[ترجمه گوگل]آنها خیره شدند، تماشا میکردند

4. She is not strictly beautiful but has a simian intensity.
[ترجمه ترگمان]او به شدت زیبا نیست اما شدت simian دارد
[ترجمه گوگل]او بسیار زیبا نیست، اما دارای شدت شرم آور است

5. Many were surprised by Williams's appearance, which was simian and scarlet-faced, slightly boozy.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از ظاهر ویلیامز که شبیه simian و صورت سرخ و slightly بودند شگفت زده شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ظاهر ویلیامز شگفت زده شد، که شبیه به صورت قرمز و قرمز بود، کمی خشن

6. Tissue, Total Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Ductus deferens.
[ترجمه ترگمان]بافت بزرگ سال، پروتئین کامل، میمون (simian)بزرگ سال، ductus deferens
[ترجمه گوگل]بافت، کل پروتئین، میمون (سیمانی) بزرگسالان عادی، Ductus deferens

7. Tissue, Membrane Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Ductus deferens.
[ترجمه ترگمان]بافت چربی غشا، پروتئین غشا، میمون (simian)بزرگ سال، ductus deferens
[ترجمه گوگل]پروتئین غشایی، میمون (Simian) بزرگسالان طبیعی، Ductus deferens

8. Tissue, Total Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Brain, Occipital Lobe.
[ترجمه ترگمان]بافت بدن، پروتئین کامل، میمون (simian)بزرگ سال، مغز، بخش پس سر
[ترجمه گوگل]بافت، کل پروتئین، میمون (Simian) بزرگسالان طبیعی، مغز، لوب Occipital

9. Small of stature and simian in appearance, these creatures possess surprising strength and unnatural agility.
[ترجمه ترگمان]در ظاهر، این موجودات کوچک، قدرت و چابکی غیر طبیعی دارند
[ترجمه گوگل]ظاهری کوچک و شبیه به ظاهر، این موجودات دارای قدرت شگفت انگیز و چابکی غیر طبیعی هستند

10. Tissue, Cytoplasmic Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Ductus deferens.
[ترجمه ترگمان]Tissue،، پروتئین Cytoplasmic، میمون (simian)بزرگ سال بزرگ سال، ductus deferens
[ترجمه گوگل]بافت، پروتئین سیتوپلاسمی، میمون (سیمانی) بزرگسالان طبیعی، Ductus deferens

11. Simian and Simian products manufacturing sales; Dried and silk products, Chinese chestnut, oil - bearing crops, medicines procurement.
[ترجمه ترگمان]محصولات simian و simian، فروش، محصولات خشک و ابریشمی، شاه بلوط چینی، محصولات حاوی نفت، تدارکات دارویی
[ترجمه گوگل]فروش سیمان و سیمانی تولید محصولات؛ محصولات خشک و ابریشم، شاه بلوط چینی، روغن زیتون، تهیه دارو

12. The simian virus, known as S. I. V. cpz, is considered the precursor of H. I. V. - which crossed the species barrier sometime in the past 100 years.
[ترجمه ترگمان]ویروس simian به نام S من cpz، پری کورسور H محسوب می شود من که در طول ۱۰۰ سال گذشته از مرز گونه ها عبور کرده است
[ترجمه گوگل]ویروس شبی که به نام S I V cpz شناخته می شود، پیش ماده H I V است که در 100 سال گذشته از مانع گونه عبور کرده است

13. Cannong licensing Simian fiber tough, shiny white color and without any impurities.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مجوز Cannong simian، رنگ سفید براق و بدون هیچ ناخالصی است
[ترجمه گوگل]فیبر Simian صدور مجوز Cannong سخت، رنگ سفید و بدون هیچ گونه ناخالصی

14. All I got for my pains was a grunt that fitted well with his simian features.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که به درد می خوردم، غرشی بود که متناسب با اجزای چهره اش بود
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که من برای درد خودم گرفتم یک جرعه ای بود که با ویژگی های شبیه او هماهنگ شده بود


کلمات دیگر: