1. To investigate the effect of treating non-invasive fungous sinusitis by functional endoscopic sinus surgery (FESS) or radical maxillary antrotomy (RMA).
[ترجمه ترگمان]برای بررسی تاثیر درمان سینوزیت با استفاده از عمل جراحی endoscopic functional (fess)یا antrotomy های افراطی maxillary (RMA)
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثر درمان سینوزیت قارچ غیر تهاجمی با عمل جراحی سینوس آندوسکوپیک (FESS) یا آنتروتومی فک بالا (RMA) رادیکال
2. Facial nerve hemangioma, weigh fungous hemangioma again, for infrequent and the benign tumor that diagnoses hard.
[ترجمه ترگمان]اعصاب عصبی صورت، به خاطر نادر بودن و تومور خوش خیم که این بیماری را سخت تشخیص می دهد، بار دیگر وزن خود را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]همانیژومی عصب صورت، مجددا همی انژیوم قارچی را برای تومورهای نادر و خوش خیم که سخت تشخیص داده می شوند، وزن می کنند
3. A fungous infection caused by a member of the genus Candida, especially Candida albicans, that can involve various parts of the body, such as the skin and mucous membranes.
[ترجمه ترگمان]عفونت fungous ناشی از عضو جنس کاندیدا، به ویژه کاندیدا albicans، که می تواند شامل بخش های مختلفی از بدن مانند پوست و غشا مخاطی شود
[ترجمه گوگل]عفونت قارچی ناشی از یک عضو از جنس Candida، به ویژه Candida albicans، که می تواند قسمت های مختلف بدن مانند پوست و غشاهای مخاطی را شامل شود
4. What is the optimal method that treats fungous hemangioma now excuse me?
[ترجمه ترگمان]روش بهینه ای که fungous hemangioma را درمان می کند، مرا معذور می دارد؟
[ترجمه گوگل]حالا روش بهینه ای که برای درمان همیونژی موثر است، اکنون بهانه ای است؟
5. Objective to investigate the nursing methods of chronic ulcer complicate with fungous infection.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد روش های پرستاری بیماری های پوستی مزمن با عفونت fungous است
[ترجمه گوگل]هدف از انجام این تحقیق، بررسی روشهای پرستاری زخم مزمن، عفونت قارچی است
6. Results A newly found specific phenomenon in 10 cases that the fungi went throughout the adventitia, media and up to the intima of thick wall vasculum(Sentence dictionary), and then fungous thrombosis might be formed.
[ترجمه ترگمان]نتایج یک پدیده ویژه یافته جدید را در ۱۰ مورد پیدا کرد که قارچ ها در سراسر the، رسانه و بالا به the دیوار ضخیم vasculum (فرهنگ لغت نامه)و سپس fungous thrombosis ممکن است شکل بگیرند
[ترجمه گوگل]نتایج پدیده جدیدی در 10 مورد مشخص شد که قارچها در سراسر آدرنیتی، رسانه ها و به داخل انسداد عروق ضخیم دیواره (فرهنگ لغت حکم) رفت و سپس ترومبوز قارچی تشکیل می شود
7. Objective To explore the causes and clinical therapy of diabetes mellitus combined with fungous infection.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی علل و درمان بالینی دیابت با عفونت fungous ترکیب شده است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی علل و درمان بالینی دیابت ملیتوس همراه با عفونت قارچی
8. The bine is comprised by cerebral cortex, xylem and fungous marrow.
[ترجمه ترگمان]مغز استخوان از قشر مخ، بافت چوبی و مغز استخوان تشکیل یافته است
[ترجمه گوگل]بت توسط قشر مغزی، کیست و مغز استخوان تشکیل شده است
9. Conclusions: Monilia is the most common fungi in secondary fungous infection of SAP, and the main etiology of secondary bacterial infection is Gram-negative bacteria.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Monilia شایع ترین قارچ در عفونت fungous ثانویه به SAP است و the اصلی عفونت باکتریایی ثانویه باکتری های گرم منفی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: Monilia شایع ترین قارچ در عفونت ثانویه قارچی SAP است و علت اصلی عفونت باکتریایی ثانویه، باکتری های گرم منفی است
10. Objective: To know about the condition of blastomyces albicans infection of hospitalized patients and to provide some bases for effectively preventing hospital fungous infection.
[ترجمه ترگمان]هدف: در مورد شرایط عفونت albicans بستری از بیماران بستری و ایجاد بستری برای پیش گیری موثر از عفونت بیمارستان fungous
[ترجمه گوگل]هدف: شناخت شرایط عفونت بلستومایس آلبیکنس بیماران بستری و ارائه برخی از مبانی برای جلوگیری از بروز عفونت های بیماریزا در بیمارستان ها