معنی : ساکن تنگه، برزخی، تنگهای، وابسته به تنگهپاناما، وابسته به باریکه، گردنهای
معانی دیگر : تنگراهی، پل راهی، (i بزرگ) وابسته به برزخ پاناما، ساکن برزخ یا تنگراه
( isthmic ) برزخی، تنگه ای، وابسته به تنگه پاناما،وابسته به باریکه، گردنه ای، ساکن تنگه
مهاجم، ساکن تنگه، برزخی، تنگهای، وابسته به تنگهپاناما، وابسته به باریکه، گردنهای