معنی : بلغور
معانی دیگر : (خوراک : بلغور گندم که در شیر جوشانده شده و به آن شکر و ادویه افزوده اند) فرنی گندم، گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینیبان بزنند، بلغور
فریبکارانه، بلغور