1. Gripping the sides of the sidecar, he urged Yanto to increase the already rapid pace.
[ترجمه ترگمان]در دو طرف اتاقک را فشار داد و از Yanto خواست تا سرعت حرکت سریع را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]یانتو را از چنگ زدن به سمت کمربند جلوگیری کرد تا سریعا سرعت خود را افزایش دهد
2. Organised by the Eastern Sporting Sidecar Association, the first of 1scheduled meetings this year has attracted a top class entry.
[ترجمه ترگمان]سازمان دهی سازمان ورزشی ورزشی شرقی، اولین جلسه برنامه ریزی شده امسال در سال جاری، ورود به طبقه بالا را به خود جلب کرده است
[ترجمه گوگل]سازماندهی شده توسط انجمن ورزشی سیدیکر شرقی، اولین جلسات برنامه ریزی شده در سال جاری، ورودی بالای کلاس را به خود جلب کرده است
3. She'd arrived in the sidecar of Miss Brahms's current beau and her coiffure had suffered terrible punishment as a result.
[ترجمه ترگمان]او به اتاقک کالسکه خانم برامس رسیده بود، و این آرایش موی سرش در نتیجه تنبیه وحشتناکی بود
[ترجمه گوگل]او در صندلی داغ جین جیمز برمس وارد شده بود و لباس او به دلیل نتیجه مجازات وحشتناکی رنج می برد
4. Because in sidecar racing passengers matter.
[ترجمه ترگمان]چون در اتاقک راننده، مهم نیست
[ترجمه گوگل]از آنجا که در مسافران مسابقه مسافرتی مهم است
5. A motorbike and sidecar was illuminated by light from the naked bulb inside the kitchen.
[ترجمه ترگمان]یک موتورسیکلت و اتاقک با نور لامپ برهنه داخل آشپزخانه روشن شدند
[ترجمه گوگل]یک موتورسیکلت و سفچر با نور از لامپ برهنه داخل آشپزخانه روشن شد
6. There was a deafening bang and the sidecar broke away from the bike completely.
[ترجمه ترگمان]صدای انفجار کر کننده به گوش رسید و اتاقک به طور کامل از موتور جدا شد
[ترجمه گوگل]یک انفجار ناگهانی رخ داد و کمربند کاملا از دوچرخه جدا شد
7. We made some good runs in our motorcycle sidecar at WOS 200
[ترجمه ترگمان]ما مقداری خوب در اتاقک موتور سیکلت خود در WOS ۲۰۰ (۲۰۰)ساختیم
[ترجمه گوگل]در WOS 200 ما برخی از کارهای خوبی انجام دادیم
8. Even if the sidecar had a windscreen to protect your hair?
[ترجمه ترگمان]حتی اگر اتاقک جلوی اتومبیل بود تا از موهات محافظت کنه؟
[ترجمه گوگل]حتی اگر کمربند شیشه ای برای جلوگیری از موهای شما داشته باشد؟
9. The Patrol T pairs classic sidecar styling with modern amenities like two-wheel drive, off-road-ready suspension, and dual disc brakes.
[ترجمه ترگمان]تی تی تی تی به همراه امکانات مدرن مانند رانندگی دو چرخ، تعلیق از راه دور، و ترمزهای دیسکی دوتایی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]Patrol T مدل کلاسیک کمربند کلاسیک با امکانات مدرن مانند دو چرخ، تعلیق جاده ای و ترمزهای دیسکی دوگانه را دارد
10. A sidecar is a smooth drink but it has a powerful kick.
[ترجمه ترگمان]یک اتاقک یک نوشیدنی آرام است، اما ضربه محکمی است
[ترجمه گوگل]یک پیاده روی یک نوشیدنی صاف است اما دارای یک ضربه قوی است
11. Motor cycles with or without a sidecar, invalid carriages and threewhelled motor vehicles with an unladen weight no exceeding 400 kg (900 lbs.
[ترجمه ترگمان]چرخه های موتور با یا بدون یک اتاقک، کالسکه های نامعتبر و وسایل نقلیه موتوری threewhelled با وزن unladen از ۴۰۰ کیلوگرم (۹۰۰ پوند)عبور می کنند
[ترجمه گوگل]موتورهای چرخه با یا بدون یک صندوق عقب، واگن های نامناسب و وسایل نقلیه سه چشمی با وزن بدون وزن بیش از 400 کیلوگرم (900 پوند)
12. Billy Tolboys pulled up the collar of his ancient leather overcoat and hunched down even deeper into the motorcycle sidecar. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]بیلی Tolboys یقه چرم کهنه خود را بالا کشید و حتی بیشتر در اتاقک موتور سیکلت خم شد لغت نامه از جمله
[ترجمه گوگل]بیلی تولوایس یقه ی پالتو پوستی باستانی خود را بالا کشید و حتی به سمت کمربند موتور سیکلت خم شد فرهنگ لغت جمله
13. Was there a secret passenger on the back seat of the bike, or in some imaginary sidecar?
[ترجمه ترگمان]آیا یک مسافر پنهانی در صندلی عقب دوچرخه بود یا در اتاقک خیالی؟
[ترجمه گوگل]آیا مسافرتی مخفی در صندلی عقب دوچرخه یا در برخی از صندلی های تخیلی وجود داشت؟
14. I potter and practise on my newly-restored Orange Beast, my socket set in the sidecar and patience at the ready.
[ترجمه ترگمان]من در اتاقک خودم را باز می کنم و تمرین می کنم - حیوان پیر نارنجی را دوباره تعمیر می کنم، socket در اتاقک قرار می گیرد و صبر می کند
[ترجمه گوگل]من روی گلدان پرتقال تازه بازسازی شده، سوکت من در صندوق عقب و صبر و شکیبایی در دست آماده می شوم
15. And so the venture was launched as a weekend sidecar to their regular jobs.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین این سرمایه گذاری به عنوان یک اتاقک آخر هفته برای شغل های عادی خود راه اندازی شد
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب این سرمایه گذاری به عنوان یک صندوق عقب آخر هفته به مشاغل معمولی راه اندازی شد