1. Every fox must pay his skin to the furrier.
[ترجمه ترگمان]هر روباهی باید پوست او را به بازار فروش برساند
[ترجمه گوگل]هر روباه پوست خود را به پوست خزنده پرداخت می کند
2. Furry animals grow long coats in winter.
[ترجمه ترگمان]حیوانات furry در زمستان کت بلند رشد می کنند
[ترجمه گوگل]حیوانات خزدار در زمستان کتهای طولانی دارند
3. The moss was soft and furry to the touch.
[ترجمه ترگمان]خزه نرم و خز شده بود
[ترجمه گوگل]خزه نرم و خنک به لمس بود
4. Rosie has a massive collection of furry toys.
[ترجمه ترگمان]رزی مجموعه عظیمی از اسباب بازی های پشمالو دارد
[ترجمه گوگل]Rosie مجموعه ای عظیم از اسباب بازی های خزدار دارد
5. Read in studio A pet lover with a passion for hamsters has let the furry creatures take over her terraced house.
[ترجمه ترگمان]در استودیو یک عاشق حیوانات خانگی بخوانید که شور و شوق for به موجودات furry اجازه می دهد تا خانه terraced را بگیرند
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو عاشق حیوان خانگی با شور و شوق برای همستر اجازه داده است که موجودات خزنده از خانه تراس خود استفاده کنند
6. Instead, George concentrated his efforts on the few remaining furry areas on an otherwise bare bear.
[ترجمه ترگمان]در عوض، جورج تلاش های خود را بر روی چند بخش باقیمانده از خز بر روی یک خرس عریان، متمرکز کرد
[ترجمه گوگل]در عوض، جورج تلاش خود را بر روی برخی از مناطق خزنده باقی مانده در خرس غیرقابل انباشته متمرکز کرد
7. Your belly is very furry and quite sweet.
[ترجمه ترگمان] شکمت خیلی خز دار و خیلی نازه
[ترجمه گوگل]شکم شما بسیار خزدار و بسیار شیرین است
8. After the furriers we all trooped off to the same dentist who X-rayed our teeth which was unusual in Britain then.
[ترجمه ترگمان]بعد از the همه ما به یک دندان پزشک که با اشعه ایکس دندان های ما را آزمایش کرده بود رفتیم که در بریتانیا غیر عادی بود
[ترجمه گوگل]پس از پوسترها همه ما را به همان دندانپزشک کشاندیم که دندانهایمان را دندانمان کرد که در انگلستان غیرمعمول بود
9. There was fireweed with furry yellow-and-black bumblebees foraging from it, and there were bears and caribou.
[ترجمه ترگمان]fireweed با bumblebees پوشیده از زرد و سیاه پوشیده شده بود و خرس ها و گوزن شمالی ان را دنبال می کردند
[ترجمه گوگل]Fireweed با کمربندهای زرد و سیاه پوشیده از غذا از آن وجود دارد، و خرس ها و Caribou وجود دارد
10. Samuel was a Brussels furrier who cared a great deal about his advertising.
[ترجمه ترگمان]ساموئل یکی از اهالی بروکسل بود که به تبلیغات بسیار اهمیت می داد
[ترجمه گوگل]ساموئل خزنده ی بیسبال بود که در مورد تبلیغاتش چندان مهم نبود
11. But I've got the mobile phone, the furry coat and the big cigar.
[ترجمه ترگمان]اما من تلفن همراهم دارم، کت خز و یک سیگار بزرگ
[ترجمه گوگل]اما من تلفن همراه، کت خز و سیگار بزرگ دارم
12. A furry white ermine moth clung to one of the spikes.
[ترجمه ترگمان]یک پروانه سفید پوست قاقم به یکی از میله ها چسبیده بود
[ترجمه گوگل]یک گلدان مرطوب سفید خزدار به یکی از خوشه ها بستگی دارد
13. Most people opt for the furry friendliness of the cat family.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم رفتار furry و furry خانواده گربه ها را انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم دوست داشتنی خزدار خانواده گربه را انتخاب می کنند
14. Your furry friend thought he'd make a buck or two telling the papers where I was.
[ترجمه ترگمان]دوست پشمالوی تو فکر می کرد که او می تواند دو یا دو دلار به روزنامه بگوید که من کجا هستم
[ترجمه گوگل]دوست خزنده شما فکر کرد او می تواند یک یا دو بار به مقالاتی که در آن من بود صحبت کند
15. In each different place, he caught different furry creatures that I would never have known existed.
[ترجمه ترگمان]در هر جای مختلف، او با موجوداتی متفاوت برخورد می کرد که هرگز وجود آن را ندیده بودم
[ترجمه گوگل]در هر جای دیگر، او موجودات خزدار مختلف را کشف کرد که من هرگز آن را شناخته ام