1. she was in a funk about getting married
او برای ازدواج دلهره داشت.
2. to be in a funk
نگران بودن
3. She was in a funk about changing jobs.
[ترجمه ترگمان]او در حال تغییر شغل بود
[ترجمه گوگل]او در حال تغییر در شغل بود
4. Out of sheer funk he had not gone to the party.
[ترجمه ترگمان]از ای نرو بیرون رفته بود که به مهمانی نرفته بود
[ترجمه گوگل]از فان خالص او به حزب رفته بود
5. She's in a funk about giving her talk on Sunday.
[ترجمه ترگمان]دلش می خواهد یک روز یکشنبه با او حرف بزند
[ترجمه گوگل]او در یک فین در مورد دادن صحبت او در یکشنبه است
6. Their version of jazz funk is a pale imitation of the real thing.
[ترجمه ترگمان]روایت آن ها از جاز، تقلیدی رنگ پریده از واقعیت است
[ترجمه گوگل]نسخه ای از فانوس جاز تقلیدی رنگی از چیز واقعی است
7. He's been in a real funk since she left him.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که او را ترک کرده خیلی حال کرده
[ترجمه گوگل]او از زمانی که او را ترک کرد، در یک فنجان واقعی بوده است
8. Davis began incorporating funk, rock and electric instrumentation with a vengeance.
[ترجمه ترگمان]دیویس با شروع دوباره شروع به نفس کشیدن کرد و شروع به نفس کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]دیویس شروع به استفاده از ابزار فانک، سنگ و الکتریکی با انتقام کرد
9. These guys are an energetic amalgam of jazz, funk and something a little harder.
[ترجمه ترگمان]این افراد یک مخلوط پر انرژی از جاز، فانک و چیزی کمی سخت تر هستند
[ترجمه گوگل]این بچه ها یک آمالگام پر انرژی از جاز، فانک و چیزی کمی سخت تر است
10. Well, that explains the strange funk in your room.
[ترجمه ترگمان]خب، این چیزای عجیب و غریب توی اتاقت رو توضیح میده
[ترجمه گوگل]خوب، این فان عجیب و غریب در اتاق شما را توضیح می دهد
11. They clearly adore the multi-layered foundations of instrumental funk, and profoundly project this soulful hipster-cool attitude on All Night Burner.
[ترجمه ترگمان]آن ها به وضوح the چند لایه ای از فانک instrumental را ستایش می کنند، و عمیقا این نگرش را نو و نو گرایانه را در تمام طول شب طراحی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها به وضوح از بنیادهای چند لایه فان ابزار استفاده می کنند و عمیقا این نگرش هپسپر و خنکی روحانی را در همه ی نوری بکار می برند
12. They mixed funk and punk; they sang nasty songs; they took drugs; they seemed to party all the time.
[ترجمه ترگمان]funk و پانک را با هم مخلوط می کردند؛ ترانه های عامیانه را می خواندند؛ به نظر می رسید که در تمام مدت جشن می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها فانک و پانک را مخلوط کردند آهنگ های تند و زننده را آواز خواندند آنها مواد مخدر مصرف کردند؛ آنها به نظر می رسید به حزب تمام وقت
13. Heavy rock with a tinge of funk that still sounds fresh and exciting today.
[ترجمه ترگمان]یک صخره سنگین با یک رنگ از فانک که امروز هم تازه و هیجان انگیز به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]سنگ سنگین با رنگ فانک که هنوز هم برای امروز تازه و هیجان انگیز است
14. Sam drove off in a funk.
[ترجمه ترگمان] سام \"با یه\" فانک \"رفت\"
[ترجمه گوگل]سم در فانک رانده شد
15. Funk, which in the late seventies was enjoying great popularity in the South and Midwest, was rarely on their playlists.
[ترجمه ترگمان]فانکی که در اواخر دهه هفتاد در آمریکای جنوبی و میدوست از محبوبیت زیاد برخوردار بود، بندرت روی playlists خود می نشست
[ترجمه گوگل]فونک، که در اواخر دهه 1970 محبوبیت زیادی در جنوب و غرب میانه داشت، به ندرت در لیست پخش خود بود