کلمه جو
صفحه اصلی

pleach


معنی : در هم بافتن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن
معانی دیگر : (شعر قدیم) بافتن (گیسو)

انگلیسی به فارسی

تمیز کردن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن، در هم بافتن


درهم بافتن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن


مترادف و متضاد

در هم بافتن (فعل)
interlock, interlace, intertwine, interweave, inweave, pleach, raddle

درهم پیچیدن (فعل)
intertwine, tangle, pleach

درهم گیر افتادن (فعل)
pleach


کلمات دیگر: