1. pleased
خشنود،خوشوقت،خرسند،راضی
2. pleased as punch
بسیار خوشحال،بسیار خرسند
3. it pleased him to remain
دلش خواست بماند.
4. i was pleased to see how peaceable the horse had become
از اینکه اسب این چنین رام شده بود خوشنود شدم.
5. she was pleased with my gift
از هدیه ی من خوشش آمد.
6. the gift pleased her very much
هدیه خیلی او را خشنود کرد.
7. more than pleased (or sorry, etc. )
بسیار خشنود (یا متاسف و غیره)
8. i am very pleased to meet you
از ملاقات شما خیلی خوشوقتم.
9. her warmth and informality pleased everyone
گرمی و خودمانی بودن او همه را خوشنود کرد.
10. i should think they would be pleased
فکر می کنم آنها خرسند خواهند شد.
11. they gave us complete freedom to write what we pleased
ما را کاملا آزاد گذاشتند که هرچه می خواهیم بنویسیم.
12. if i take inventory of what i have done during the last year, i will not be pleased
اگر کارهایی را که سال گذشته انجام داده ام برآورد کنم خوشحال نخواهم شد.
13. after winning the election, he thought the voters had given him a blank check to do as he pleased
پس از انتخاب شدن فکر می کرد که رای دهندگان به او چک امضا شده داده اند که هر کاری دلش می خواهد بکند.
14. Pleased to meet you. Plsd to meet u, too.
[ترجمه ترگمان]از دیدنتون خوشحالم برای آشنایی با یو - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]خوشحالم که برای دیدار با شما Plsd برای دیدار با شما نیز هست
15. I am pleased that you have a new job.
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که شغل جدیدی دارید
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که شما یک کار جدید دارید
16. He did not look too pleased when I told him.
[ترجمه ترگمان]وقتی به او گفتم خیلی خوشحال به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]او به من نگفت
17. I'm pleased to hear about your news.
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر شما خوشحالم
[ترجمه گوگل]خوشحالم که در مورد اخبار شما شنیدم
18. Strange though it may sound, I was pleased it was over.
[ترجمه ترگمان]هرچند ممکن بود عجیب به نظر برسد، خوشحال بودم که همه چیز تمام شده
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب هر چند ممکن است صدا، من خوشحال بود آن را تمام شده است
19. We are pleased to recommend. . . to you.
[ترجمه ترگمان] ما خوشحالیم که شما رو به شما پیشنهاد کردیم
[ترجمه گوگل]ما خوشحالیم که توصیه می کنیم برای تو
20. I said that I should be pleased to help.
[ترجمه ترگمان]گفتم که از کمک کردن خوشحال می شوم
[ترجمه گوگل]من گفتم که باید کمک کنم
21. We are pleased to answer your letter of August 1 199
[ترجمه ترگمان]ما از پاسخ به نامه شما در تاریخ ۱ اوت ۱۹۹ خوشحال هستیم
[ترجمه گوگل]ما خوشحالیم که به نامه شما از تاریخ 1 اوت 199 پاسخ می دهیم
22. We are very pleased to have the opportunity to. . .
[ترجمه ترگمان] ما خیلی خوشحالیم که این فرصت رو داریم که
[ترجمه گوگل]ما بسیار خوشحالیم که این فرصت را داشته باشیم
23. His preferment pleased his many admirers.
[ترجمه ترگمان]ارتقا او از بسیاری از ستایشگران او را خرسند ساخت
[ترجمه گوگل]ترجیح او از طرفداران زیادی است