1. The constitution proclaims that public property shall be inviolate.
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی اعلام می کند که اموال عمومی غیرقابل نقض خواهند بود
[ترجمه گوگل]قانون اساسی اعلام می کند که اموال عمومی بایستی غیرقانونی باشد
2. We believed our love was inviolate.
[ترجمه ترگمان]ما اعتقاد داشتیم که عشقمون غیرقابل نقض بوده
[ترجمه گوگل]ما باور داشتیم که عشق ما مصیبت است
3. They considered themselves inviolate from attack.
[ترجمه ترگمان]آن ها خودشان را دور از خطر حمله قرار می دادند
[ترجمه گوگل]آنها خود را از حمله نابود می کردند
4. Their privacy remained inviolate.
[ترجمه ترگمان]حریم خصوصی آن ها دست نخورده باقی ماند
[ترجمه گوگل]حفظ حریم شخصی آنها باقی مانده است
5. It thereby becomes inviolate until an equally vast majority decides otherwise.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، تا زمانی که اکثریت قریب به اتفاق آرا به طور دیگری تصمیم بگیرند، غیرقابل نقض می شود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، تا زمانی که یک اکثریت عظیم به طور غیرمستقیم در غیر این صورت تصمیم بگیرد، فساد خواهد شد
6. The navy yards are religious sanctuaries completely inviolate on the part of the lay public.
[ترجمه ترگمان]محوطه های دریایی مکان های مذهبی هستند که به طور کامل به طور کامل در بخش عمومی قرار دارند
[ترجمه گوگل]بنادر نیروی دریایی، پناهگاه های مذهبی است که به طور کلی از طرف مردم غرق می شوند
7. I simply thought this was an inviolate, eternal truth.
[ترجمه ترگمان]من فقط فکر می کردم که این حقیقت غیرقابل نقض و غیرقابل نقض است
[ترجمه گوگل]به سادگی فکر کردم این یک حقیقت بی رحمانه، ابدی بود
8. Such an inner object will always remain inviolate within us, whatever happens in reality.
[ترجمه ترگمان]چنین شی درونی همیشه در درون ما به گونه غیرقابل نقض خواهد ماند، هر چیزی که در واقعیت اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]چنین جسم درونی همیشه در درون ما باقی خواهد ماند، هر چه در واقعیت اتفاق می افتد
9. The great inviolate place bad the ancient permanence which the sea cannot claim.
[ترجمه ترگمان]آن دریای بزرگ و بزرگ، دوام باستانی را که دریا نمی تواند ادعا کند، خراب می کند
[ترجمه گوگل]مکان جاه طلبی عالی، پایداری باستانی است که دریا نمیتواند ادعا کند
10. The treaty remained / stood inviolate, ie was not broken.
[ترجمه ترگمان]پیمان باقی ماند \/ غیرقابل نقض شد، یعنی شکست نخورد
[ترجمه گوگل]این پیمان باقی ماند / باقی ماند، یعنی شکسته نشد
11. To know that it was there, inviolate, was almost the same as being in it.
[ترجمه ترگمان]دانستن اینکه آنجا وجود دارد، غیرقابل نقض است، تقریبا همان بود که در آن بود
[ترجمه گوگل]برای اینکه بدانید که آن وجود دارد، غیرقانونی است، تقریبا همان چیزی است که در آن وجود دارد
12. This plan combines inviolate rules with recommendations that encourage you to use your judgment.
[ترجمه ترگمان]این برنامه با توصیه هایی که شما را به استفاده از قضاوت خود تشویق می کند ترکیب می شود
[ترجمه گوگل]این طرح قوانین فجیع را با توصیه هایی که شما را به استفاده از قضاوت شما تشویق می کند، ترکیب می کند
13. Perfect in every detail, it would inviolate for thousands of years.
[ترجمه ترگمان]در هر جزئیاتی که به طور کامل عالی است، هزاران سال است که از بین می رود
[ترجمه گوگل]در هر جزئیات کامل است، آن را برای هزاران سال ناکارآمد است
14. The island was intangible, inviolate.
[ترجمه ترگمان]این جزیره دست نیافتنی و غیرقابل نقض بود
[ترجمه گوگل]این جزیره غیرمجاز و غیرقانونی بود
15. If both parties committed abandonment, adultery, or extreme cruelty, the union was still held to be inviolate.
[ترجمه ترگمان]اگر هر دو طرف متعهد به رها کردن، زنا یا ظلم و ستم شدید باشند، این اتحاد هنوز به صورت غیرقابل نقض در نظر گرفته می شد
[ترجمه گوگل]اگر هر دو طرف عقب نشینی کردند، زنا یا ظلم و ستم شدید، اتحادیه همچنان مصون بود