کلمه جو
صفحه اصلی

round table


معنی : کنفرانس میز گرد
معانی دیگر : (در اصل) میز گرد شاه آرتور (که برای احتراز از صدرنشینی به صورت دایره بود)، شاه آرتور و دلیران او، (r کوچک) گردهمایی میزگرد (برای مذاکره و غیره)، بحث میزگرد

انگلیسی به فارسی

میزگرد، کنفرانس میز گرد


کنفرانس میز گرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: round-table (adj.)
(1) تعریف: in the Arthurian legends, the table about which King Arthur and his knights sat, or this group collectively.

(2) تعریف: (l.c.) a conference or discussion held at, or as if at, a circular table, or the participants at such a gathering.

• table of the legendary king arthur and his knights; group of knights with whom king arthur kept court (british legendry)
table that is round; discussion in which everybody involved is considered equal in rank and importance as if they were sitting at a round table at which no one sits in a preferential spot

مترادف و متضاد

کنفرانس میز گرد (اسم)
round table

brainstorming session


Synonyms: brainstorming, buzz session, conference, council, discussion group, forum, panel


جملات نمونه

1. All parties took part in the round table discussions on the peace process.
[ترجمه ترگمان]همه احزاب در مذاکرات پیرامون روند صلح شرکت کردند
[ترجمه گوگل]همه احزاب در بحث های میز گرد در مورد روند صلح شرکت کردند

2. They took their seats at the small round table.
[ترجمه ترگمان]سر میز کوچک دور میز نشستند
[ترجمه گوگل]آنها کرسی های خود را در میز گرد کوچک جمع کردند

3. Everybody from the Round Table is long dead.
[ترجمه ترگمان]هر کسی از میز دور مرده است
[ترجمه گوگل]همه از میز گرد میزبان هستند

4. The Round Table sends for the director of the industrial combine responsible for the ferrous alloy factory.
[ترجمه ترگمان]جدول گرد آوری برای مدیر کارخانه صنعتی مسئول کارخانه آلیاژ آهنی می فرستد
[ترجمه گوگل]میز گرد برای مدیر کارخانه سازنده آلیاژهای آهنی ارسال می شود

5. In the middle of the room was a round table covered with oilcloth, and four high-backed carved chairs set around it.
[ترجمه ترگمان]در وسط اتاق می زی گرد بود که روی آن یک میز گرد مشمع بود و چهار صندلی روی آن چیده شده بود
[ترجمه گوگل]در وسط اتاق یک میز گرد با روکشی پوشانده شد و چهار صندلی حک شده با پشت صندلی در اطراف آن گذاشت

6. On a small round table, polished for him by Dadda, was a bust of Tace.
[ترجمه ترگمان]روی یک میز کوچک گرد کوچک که برای او صیقل یافته بود، پاره پوره سیب زمینی بود
[ترجمه گوگل]در یک میز گرد کوچک، که برای او توسط Dadda جلا داده شده بود، یک تپه از Tace بود

7. A round table covered in cracked oilcloth stood bare of bowls, jugs, cups and saucers.
[ترجمه ترگمان]یک میز گرد که از مشمع پوشیده شده بود، bowls، jugs، فنجان های قهوه و نعلبکی ها روی میز قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک میز گرد که در راس مشکی کشیده بود، از کاسه ها، کوزه ها، فنجان ها و نعلبکی ها بیرون آمد

8. The Round Table, which has always worked closely with the Trust has organised thirteen clinics in Oxfordshire over the next fortnight.
[ترجمه ترگمان]جدول دور، که همیشه با بنیاد امین هم کاری داشته است، سیزده کلینیک را در Oxfordshire طی دو هفته آینده ترتیب داده است
[ترجمه گوگل]میز گرد، که همواره با نزدیکترین Trust کار کرده است، سیزده کلینیک را در آکسفوردشایر طی دو هفته آینده سازماندهی کرده است

9. There was a paperback on the round table to the right of her chair.
[ترجمه ترگمان]روی میز گرد صندلی یک کتاب جیبی بود
[ترجمه گوگل]یک میز کاغذی به سمت راست صندلی وجود دارد

10. A round table might set an early date for new parliamentary elections.
[ترجمه ترگمان]یک میز گرد ممکن است تاریخ اولیه انتخابات پارلمانی جدید را تعیین کند
[ترجمه گوگل]یک میز گرد میتواند برای انتخابات مجلس جدید زودتر برگزار شود

11. They sat at a round table covered with a lace cloth.
[ترجمه ترگمان]روی میز گردی که با پارچه توری پوشیده شده بودند نشسته بودند
[ترجمه گوگل]آنها در یک میز گرد با پارچه توری نشسته اند

12. In the kitchen there was a round table with a vase of flowers on it.
[ترجمه ترگمان]در آشپزخانه یک میز گرد بود که گلدان گل روی آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]در آشپزخانه یک میز گرد با یک گلدان گل روی آن وجود داشت

13. A round table was covered with a white linen cloth and glistening silverware.
[ترجمه ترگمان]میز گردی پوشیده از پارچه ابریشمی سفید و ظروف نقره بود
[ترجمه گوگل]یک میز گرد با یک پارچه کتانی سفید و براق نقره ای پوشید

14. I'm not aware of the IPR round table meeting you mentioned.
[ترجمه ترگمان]من از جلسه ای که شما به آن اشاره کردید اطلاعی ندارم
[ترجمه گوگل]من از میز جلسه IPR که ذکر کرده ام اطلاع ندارم

پیشنهاد کاربران

a conference for discussion or deliberation by several participants


کلمات دیگر: