کلمه جو
صفحه اصلی

fruitcake


معنی : کیک میوه
معانی دیگر : کیک میوه

انگلیسی به فارسی

کیک میوه


کیک میوه ای، کیک میوه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a dense, sweet, usu. moist cake containing dried and candied fruit and sometimes nuts.

(2) تعریف: (slang) a crazy or eccentric person.
مشابه: eccentric

• spice cake containing candied fruits and nuts; crazy person, nut, loony (slang)
a fruitcake is a cake containing dried fruit.
rich cake made out of preserved fruit; crazy person, lunatic, "cuckoo"

مترادف و متضاد

کیک میوه (اسم)
flan, fruitcake

جملات نمونه

1. He's as nutty as a fruitcake .
[ترجمه ترگمان] مثل یه کیک میوه - ه
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کیک میوه هندی است

2. He's an absolute fruitcake.
[ترجمه ترگمان]این یک کیک میوه ای است
[ترجمه گوگل]او کیک میوه ای مطلق است

3. You really are nutty as a fruitcake .
[ترجمه ترگمان] تو واقعا یه کیک میوه ای هستی
[ترجمه گوگل]شما واقعا کیک میوه ای هستین

4. My teacher's a bit of a fruitcake.
[ترجمه ترگمان]معلم من یک تکه کیک میوه ای است
[ترجمه گوگل]معلم من کمی کیک میوه ای است

5. She's nutty as a fruitcake .
[ترجمه ترگمان] یه کیک میوه - ه
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کیک میوه هندی است

6. He wasn't going to show this fruitcake he was nervous.
[ترجمه ترگمان]این کیک میوه ای را که عصبی بود نشان نمی داد
[ترجمه گوگل]او نمیخواست این کیک میوه ای که عصبی بود نشان دهد

7. I figured he must have been a real fruitcake to write a letter like that.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم باید یه کیک میوه ای واقعی باشه که همچین نامه ای رو بنویسه
[ترجمه گوگل]من تصور می کردم او باید یک میوه کیک واقعی باشد تا نامه ای بنویسد

8. And hide the fruitcake recipe! Merry Christmas!
[ترجمه ترگمان]! و دستور پخت کیک میوه ای رو قایم کن کریسمس مبارک - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]و دستور غذا میوه را مخفی کنید! کریسمس مبارک!

9. Tom is as nutty as a fruitcake. They will put him in a nuttery someday.
[ترجمه ترگمان] تام \"مثل یه کیک میوه ای\" - ه یه روزی اونو توی یه \"nuttery\" قرار می دن
[ترجمه گوگل]تام به عنوان یک کیک میوه هندی است آنها او را در یک لحظه خردسال قرار می دهند

10. Many people thought I was a fruitcake, but the book sold and sold.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم فکر می کردند که من یک کیک میوه ای هستم، اما این کتاب فروخته و فروخته شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم فکر می کردند من یک کیک میوه بود، اما کتاب فروخته شد و فروخت

11. Take far too long. Crack open the fruitcake and let's eat!
[ترجمه ترگمان] خیلی طول می کشه! کیک میوه ای رو باز کن و غذا رو بخور
[ترجمه گوگل]خیلی طولانی کیک میوه ای را باز کنید و بگذارید بخوریم!

12. But my fruitcake perfume did.
[ترجمه ترگمان]اما عطر کیک میوه ای من این کار را کرد
[ترجمه گوگل]اما عطر میوه کیک من انجام شد

13. They're largely similar to the Christmas versions but minus the fruitcake and cards and plus beach bags and sun hats.
[ترجمه ترگمان]آن ها تا حد زیادی شبیه به نسخه های کریسمس هستند اما من های کیک میوه ای و کارت ها و به علاوه کیسه های ساحلی و کلاه های خورشیدی
[ترجمه گوگل]آنها عمدتا مشابه نسخه کریسمس هستند اما منحصرا کیک میوه ای و کارت و علاوه بر کیسه های ساحل و کلاه خورشیدی است

14. The review: Vitale sightings at this time of the year are as predictable as receiving fruitcake at Christmas.
[ترجمه ترگمان]بررسی: مشاهده vitale در این زمان از سال به اندازه دریافت کیک میوه ای در کریسمس قابل پیش بینی است
[ترجمه گوگل]بررسی: مشاهدات Vitale در این زمان از سال نیز به عنوان دریافت میوه کیک در کریسمس قابل پیش بینی است

پیشنهاد کاربران

کم عقل

دیوانه بی عقل مجنون احمق


کلمات دیگر: