1. He whomped the ruffian on the skull.
[ترجمه ترگمان]اون راهزن رو به جمجمه منتقل کرد
[ترجمه گوگل]او بر روی جمجمه خلع سلاح کرد
2. The ruffian flicked the knife open.
[ترجمه ترگمان]راهزن چاقو را باز کرد
[ترجمه گوگل]رفیان چاقو را باز کرد
3. He helped me over the difficulty with the ruffian.
[ترجمه ترگمان]او به من کمک کرد تا با آن راهزن مواجه شوم
[ترجمه گوگل]او با مشکل روبرو شد
4. The ruffian threatened to run his victim through if he did not hand over all his money.
[ترجمه ترگمان]راهزن تهدید کرد که اگر او تمام پولش را از دست ندهد، قاتل او را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]رفیان تهدید کرد که قربانی را از او دور کند، اگر او تمام پول خود را نپردازد
5. It's run by that old ruffian, Chatterton.
[ترجمه ترگمان]مثل این که اون پیرمرد وحشی و Chatterton فرار کرده
[ترجمه گوگل]آن را توسط آن خرابکار قدیمی Chatterton اجرا می شود
6. He ran away from the fearsome ruffian.
[ترجمه ترگمان]او از یک موجود خبیث و وحشتناک فرار کرد
[ترجمه گوگل]او از مأموران ترسناک فرار کرد
7. What a rascal and rogue, a ruffian and villain!
[ترجمه ترگمان]چه رذل و رذل، شرور و شرور!
[ترجمه گوگل]چه گریز و سرکش، وحشی و خائن!
8. After the event, old ruffian gave A a few candy.
[ترجمه ترگمان]بعد از این واقعه، راهزن پیر مقداری شکلات به او داد
[ترجمه گوگل]بعد از این حادثه، یک رفسنج قدیمی، چندین آب نبات را داد
9. If that ruffian does not mend his ways, he will come to the gallows some day.
[ترجمه ترگمان]اگر این راهزن راه خود را اصلاح نکند، روزی به اعدام خواهد رسید
[ترجمه گوگل]اگر رفیع راههای خود را اصلاح نکند، روزی به کوچه می رود
10. The doctor struck out suddenly and stretched the ruffian on the ground.
[ترجمه ترگمان]دکتر ناگهان حمله کرد و آن حیوان وحشی را روی زمین کشید
[ترجمه گوگل]دکتر به طور ناگهانی ناگهان بیرون کشید و رو به رو زمین را کشید
11. With woman steps she followed : the ruffian and his strolling mort.
[ترجمه ترگمان]زن با گام های بلند به دنبال او به راه افتاد راهزن و مرد ولگرد در حال پرسه زدن بودند
[ترجمه گوگل]او با گام های زن به دنبال رفیق و ریزش قدم زد
12. The mere thought of the ruffian made her shudder.
[ترجمه ترگمان]فکر این راهزن به لرزه افتاد
[ترجمه گوگل]صرف نظر از رفسنجان او را تکان داد
13. The ruffian dealt his victim a savage blow on the tead, that did for her.
[ترجمه ترگمان]راهزن به قربانی خود ضربه وحشیانه ای زد و این کار را برایش کرد
[ترجمه گوگل]رفسنجان قربانی خود را یک ضربه وحشیانه به دانش، که برای او انجام داد
14. The ruffian laid about in desperation.
[ترجمه ترگمان]مرد شریر در نومیدی به کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]رفسنجانی که ناامید شده بود