1. Her collar-length, mousey hair was drawn off her forehead.
[ترجمه ترگمان]موهای بلند و یقه دار او از پیشانیش جدا شده بود
[ترجمه گوگل]طول یقه ی او، موی موش از پیشانی اش کشیده شد
2. Each component has mouseX and mouseY properties, which tell you the relative location of the mouse pointer with respect to the component.
[ترجمه ترگمان]هر جز دارای ویژگی های mouseX و mouseY است که موقعیت نسبی اشاره گر موس را نسبت به مولفه به شما نشان می دهد
[ترجمه گوگل]هر مولفه دارای خواص mouseX و mouseY است که به شما نسبت مکان نشانگر ماوس نسبت به مولفه را می گوید
3. Her performance as the shy, mousey Lotte in Being John Malkovich is a world away from the gorgeous, good-natured ditz roles she often finds herself coasting through.
[ترجمه ترگمان]لوته برای لوته به عنوان یک لوته (خجالتی بودن)، یک دنیا دور از نقش های جذاب و با حسن نیت است که اغلب خود را در درون آن وارد می کند
[ترجمه گوگل]عملکرد او به عنوان خجالتی، لوته موش در بودن جان ملاکوویچ جهان است دور از نقش های زرق و برق دار، نجیب زاده Ditz، او اغلب می یابد خود را از طریق مسیر
4. For example, if mouseX is -46 and mouseY is 7 the mouse pointer is 46 pixels left of and 78 pixels down in the component's coordinate system.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر mouseX is و mouseY ۷ است، اشاره گر موس ۴۶ نقطه باقیمانده و ۷۸ پیکسل در سیستم مختصات مولفه است
[ترجمه گوگل]برای مثال، اگر mouseX برابر 46 و mouseY باشد، نشانگر ماوس 46 پیکسل سمت چپ و 78 پیکسل پایین در سیستم مختصات جزء است
5. USB vacuum Do you know the dirtiest parts of your desk are probably your keyboard and mousey ?
[ترجمه ترگمان]خلا یواس بی - آیا the قسمت میز شما احتمالا keyboard و mousey شما هستند؟
[ترجمه گوگل]خلاء USB آیا می دانید کثیف ترین قسمت میز شما احتمالا کلید و mousey شما است؟
6. One day he was walking and saw a cat, and Mousey almost got captured by the cat, but Mousey dove into the stack of hey.
[ترجمه ترگمان]یک روز او داشت راه می رفت و یک گربه را دید، و Mousey تقریبا توسط گربه گرفته شد، اما فاخته به دسته ای هی هی هی هی هی هی آن ها اصابت کرد
[ترجمه گوگل]یک روز او راه می رفت و یک گربه را می دید و Mousey تقریبا توسط گربه اش دستگیر شد، اما Mousey به پشته ی هی بسنده کرد