کلمه جو
صفحه اصلی

rouser


معنی : برانگیزنده، دروغ شاخدار، دروغ خیلی بزرگ، مایه حیرت
معانی دیگر : دروه شاخدار، دروه خیلی بزرگ

انگلیسی به فارسی

برانگیزنده، دروغ شاخدار، دروغ خیلی بزرگ، مایه حیرت


روورس، برانگیزنده، دروغ شاخدار، دروغ خیلی بزرگ، مایه حیرت


انگلیسی به انگلیسی

• one who wakes up, one who awakens; one who inflames, one who excites; one who irritates, one who annoys

مترادف و متضاد

برانگیزنده (اسم)
exciter, stimulator, rouser

دروغ شاخدار (اسم)
rouser

دروغ خیلی بزرگ (اسم)
rouser

مایه حیرت (اسم)
rouser

جملات نمونه

1. Vulnerable to the rabble rousers, to the Communists, to the Fascists, even to the hated Zionists.
[ترجمه ترگمان]آسیب پذیر و آسیب پذیر به the، نزد کمونیست ها، حتی نسبت به Zionists منفور
[ترجمه گوگل]آسیب پذیر به رقیبان ربوبی، کمونیست ها، فاشیست ها، حتی به صهیونیست های متخاصم

2. A rouser having a light source composed only of a versatile discharge lamp and produced at a low cost.
[ترجمه ترگمان]یک rouser دارای یک منبع نور تنها از یک چراغ تخلیه چند منظوره تشکیل شده است و با هزینه پایین تولید می شود
[ترجمه گوگل]یک رووزر دارای یک منبع نور که تنها از یک لامپ تخلیه چند منظوره تشکیل شده است و با قیمت پایین تولید می شود

3. Hitler, although half - educated, was an eminently successful rabble rouser.
[ترجمه ترگمان]هیتلر، هرچند که نیمه تحصیل کرده بود، یک مشت عوام موفق و موفق به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]هیتلر، اگرچه نیمه تحصیل کرده بود، به شدت موفق بود

4. Even after rising to prominence, even after winning the Nobel Peace Prize, Dr. King was vilified by many, denounced as a rabble rouser and an agitator, a communist and a radical.
[ترجمه ترگمان]حتی بعد از برنده شدن جایزه صلح نوبل، حتی پس از برنده شدن برنده جایزه صلح نوبل، دکتر کینگ توسط خیلی ها بدنام شد و به عنوان اوباش و یک فعال، یک کمونیست و یک افراطی محکوم شد
[ترجمه گوگل]حتی پس از بالا بردن جایزه صلح، حتی پس از برنده جایزه صلح نوبل، دکتر کینگ توسط بسیاری از افراد محکوم شد و به عنوان یک روح سرگردان و یک مخالف، یک کمونیست و یک رادیکال محکوم شد

5. I was in Soweto in the antiapartheid days andout of that country for being a rabble - rouser.
[ترجمه ترگمان]من در دوره antiapartheid از آن کشور بودم که این مردم عوام مایه تعجب آن ها شده بودند
[ترجمه گوگل]من در ساوتو در روزهای ضدپارته از آن کشور بودم که به عنوان یک روح سرگردان بودم


کلمات دیگر: