1. Brooke-Rose reverses this familiar postmodernist trope by focusing instead on the relation between the characters and their readers.
[ترجمه ترگمان]بروک - رز این postmodernist آشنا را با تمرکز بر روی رابطه بین شخصیت و خوانندگان شان معکوس می کند
[ترجمه گوگل]بروک-رز، این تمرکز پست مدرنیست را با تمرکز بر روی ارتباط بین شخصیت ها و خوانندگان خود، تغییر می دهد
2. It's a Murakami trope, this, the single life split in two, either through radical change in circumstance or in the gap between the exterior and interior life of a divided self.
[ترجمه ترگمان]این یک trope Murakami است، این یک زندگی مجرد در دو، یا از طریق تغییر رادیکال در شرایط یا شکاف بین زندگی درونی و درونی یک خود مجزا تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]این یک موراکامی است، این، زندگی تک در دو تقسیم شده است، یا از طریق تغییر رادیکال در شرایط و یا در شکاف بین زندگی بیرونی و درونی خود تقسیم شده است
3. The scheme became a common trope in detective fiction, but there are almost no documented cases of a criminal forging another person's fingerprint.
[ترجمه ترگمان]این طرح تبدیل به trope متداول در داستان های جنایی شده است، اما تقریبا هیچ مورد مستندی از جعل هویت یک فرد دیگر وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این طرح یک داستان مشترک در داستانی کارآگاهی بود، اما تقریبا هیچ پرونده ی مستند از اثر انگشت جعلی اثر انگشت دیگری وجود ندارد
4. The trope of sight is obviously extremely important here.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که در اینجا خیلی مهم و مهم است
[ترجمه گوگل]جبهه دید، بدیهی است که در اینجا بسیار مهم است
5. I talked to Yaacov Trope, a New York University professor who has researched how people's reactions change as they get nearer to a situation.
[ترجمه ترگمان]من با Yaacov Trope، یک استاد دانشگاه نیویورک، صحبت کردم که درباره چگونگی تغییر واکنش های مردم با نزدیک شدن آن ها به یک وضعیت تحقیق کرده است
[ترجمه گوگل]من با یاهوف تپه، استاد دانشگاه نیویورک صحبت کردم، که به بررسی وضعیت واکنش مردم نسبت به وضعیتی نزدیک شده است
6. The cougar trope started out as a joke about desperate older women. Now it's gone mainstream, even in Hollywood, home to the 50-something producer with a starlet on his arm.
[ترجمه ترگمان]The trope به عنوان شوخی در مورد زنان سالخورده ناامید شروع به صحبت کرد حالا جریان اصلی است، حتی در هالیوود، خانه ۵۰ - یک تولید کننده با a روی بازویش
[ترجمه گوگل]گرگ گربه وحشی به عنوان یک شوخی در مورد زنان ناامید قدیمی تر شروع شده است در حال حاضر جریان اصلی، حتی در هالیوود، رفته است و به تولیدکنندهی 50 چیزی با ستاره ای بر روی دستش رفته است
7. Dr. Trope believes the shift in my mind occurred when dropping prices suddenly made a big-screen TV a real possibility for me.
[ترجمه ترگمان]دکتر Trope بر این باور است که تغییر در ذهن من زمانی رخ داد که ناگهان قیمت ها به طور ناگهانی یک تلویزیون صفحه بزرگ را به یک احتمال واقعی برای من تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]دکتر تروپ معتقد است که تغییر در ذهن من رخ داده است زمانی که کاهش قیمت ها ناگهان یک تلویزیون بزرگ روی صفحه نمایش را برای من یک امکان واقعی ساخت
8. His new book, 11/22/6 riffs on an old trope: If you could go back in time and stop a horrible event, would you?
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او، ۱۱ \/ ۲۲ \/ ۶ riffs بر روی یک trope قدیمی: اگر می توانستید به موقع برگردید و یک رویداد وحشتناک را متوقف کنید، آیا این کار را می کنید؟
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او، 22/6/13 ریف در یک تپه قدیمی اگر شما می توانید در زمان بازگشت و متوقف کردن یک وقوع وحشتناک، آیا شما؟
9. So we've already seen the trope of the house.
[ترجمه ترگمان]به همین خاطر همین الان the خونه رو دیدیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما قبلا شاهد خانه هستیم
10. He was acting on a common trope in literature: the collapse of our technology and a return to old ways.
[ترجمه ترگمان]او در زمینه ادبیات عمومی فعالیت می کرد: فروپاشی فن آوری ما و بازگشت به روش های قدیمی
[ترجمه گوگل]او در ادبیات، سقوط تکنولوژی ما و بازگشت به شیوه های قدیمی، بر سر راه مشترک قرار داشت
11. Inverted Mariolatry is a trope of the French erotic tradition, which endlessly retells the same story of defilement.
[ترجمه ترگمان]Inverted Mariolatry یک trope از سنت شهوانی فرانسه است که به طور پیوسته همان داستان of را تکرار می کند
[ترجمه گوگل]Mariolatry معکوس یک سنت از سنت وابسته به وابسته به عشق شهوانی فرانسه است، که به طور بی وقفه به همان داستان از تخریب دوباره
12. Reflection is the master trope of the painting, but this trope is anchored by the representation of disability, whether the work portrays one or two women.
[ترجمه ترگمان]بازتاب شخصیت اصلی نقاشی است، اما این trope با نمایش معلولیت سنجیده می شود، چه کار یک یا دو زن را به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]بازتاب استاد برجسته نقاشی است، اما این سر و صدا با نمایندگی از ناتوانی لنگر انداخته می شود، این که آیا کار یک یا دو زن را نشان می دهد
13. In effect, Freud attributes to the unconscious the power of a writer brilliantly deploying the classical tropes to transform his material.
[ترجمه ترگمان]فروید در واقع، به قدرت ناخودآگاه نویسنده ای که به طور درخشانی در حال گسترش tropes کلاسیک برای انتقال مواد خود است، اشاره می کند
[ترجمه گوگل]در واقع، فروید به قدرت ناخودآگاه نویسنده ای که به طرز وحشیانه ای برای کشف کلاسیک ها به کار می برد، مواد را تبدیل می کند
14. A benefits package is a very marketable advantage, one that Trope hopes will give them the edge over other independent labels.
[ترجمه ترگمان]بسته فواید یک مزیت بسیار قابل فروش است، یکی که Trope امیدوار است به آن ها لبه دیگر برچسب های مستقل را بدهد
[ترجمه گوگل]یک بسته مزایای یک مزیت بسیار قابل عرضه در بازار، که استعاره امیدوار به آنها لبه بیش از دیگر برچسب های مستقل را است