معنی : پیشرو، پیشوا، پیش اهنگ، قائد، سرمشق
معانی دیگر : (در اصل - سربازی که در مشق از دیگران بهتر است و جلو صف می ایستد تا دیگران از او پیروی کنند) سر دسته، سردسته، سخنگو
پیشرو، سردسته، پیشاهنگ، پیشوا، قائد، سخنگو
fugleman، پیشرو، پیشوا، قائد، سرمشق، پیش اهنگ