1. Few opera houses survived the dog days of the 1980s.
[ترجمه سایه] تعداد کمی از سالن های اپرا از گرمای شدید تابستان ۱۹۸۰ جان سالم به در بردند.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از این خانه ها در روزه ای دهه ۱۹۸۰ از این سگ جان سالم به در بردند
[ترجمه گوگل]چند خانه اپرا از روزهای سگ دهه 1980 جان سالم به در بردند
2. Another loss proves that these are truly dog days for the Broncos.
[ترجمه ترگمان]یک ضرر دیگر ثابت می کند که این ها روزه ای واقعا سگی برای the هستند
[ترجمه گوگل]از دست دادن دیگر ثابت می کند که اینها واقعا روزهای سگ برای Broncos است
3. These are the dog days ; watermelons are just in season.
[ترجمه ترگمان]این دو روز سگ ها هستند، watermelons در فصل حاضر هستند
[ترجمه گوگل]این روزهای سگ هستند هندوانه فقط در فصل است
4. This is now known in New Zealand as dog days off.
[ترجمه ترگمان]این در حال حاضر در نیوزیلند به عنوان روزه ای سگی شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این در حال حاضر در نیوزیلند به عنوان روز سگ شناخته شده است
5. How have you been getting through the dog days?
[ترجمه ترگمان]چند روزه که داری از این سگ فرار می کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه روزهای سگ را گرفتی؟
6. Of or relating to the dog days.
[ترجمه ترگمان] یا مربوط به اون روز سگه
[ترجمه گوگل]یا مربوط به روزهای سگ است
7. The dog days of August are upon us.
[ترجمه ترگمان]روزه ای ماه اوت به ما بستگی دارد
[ترجمه گوگل]روزهای آگوست بر ماست
8. The dog days are passing, butt t his summer has been hot!
[ترجمه ترگمان]روز سگی در حال گذر است، تابستان او گرم است!
[ترجمه گوگل]روزهای سگ در حال عبور هستند، اما تابستان تابستان گرم شده است!
9. If there's such a thing as the dog days of the exhibition season, the Lakers might be feeling it.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین چیزی به عنوان روزه ای سگ در فصل برگزاری نمایشگاه وجود داشته باشد، لیکرز ممکن است احساس آن را داشته باشد
[ترجمه گوگل]اگر چنین چیزی به عنوان روزهای سگ فصل نمایشگاه وجود داشته باشد، ممکن است لیکز آن را احساس کند
10. It was not easy to carry such a heavy load, and during the dog days.
[ترجمه ترگمان]حمل بار سنگین و در طول روزه ای سگ آسان نبود
[ترجمه گوگل]آسان نبود که چنین بار سنگین حمل شود و در طول روزهای سگ
11. I do not know how I go through those dog days.
[ترجمه ترگمان] من نمی دونم این روزا چه جوری می رم
[ترجمه گوگل]من نمی دانم چگونه از طریق آن روزهای سگ می روم
12. The summers are getting colder. What ever happened to the dog days I remember from my youth?
[ترجمه ترگمان]تابستان هوا سردتر می شود چه اتفاقی برای روز سگی که از بچگی هام یادمه افتاد؟
[ترجمه گوگل]تابستان سردتر می شود چه اتفاقی برای روزهای سگ افتاده است که از جوانانم به یاد می آورم؟