کلمه جو
صفحه اصلی

fruiting body


معنی : تخمدان، هاگدان، عضو مولد تخم یا هاگ
معانی دیگر : (گیاه شناسی - اندام هاگ آور قارچ) هاگ زا، اندام بار دهی

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) تخمدان، هاگدان، عضو مولد تخم یا هاگ


بدن بارور، تخمدان، هاگدان، عضو مولد تخم یا هاگ


مترادف و متضاد

تخمدان (اسم)
fruiting body

هاگدان (اسم)
fruiting body

عضو مولد تخم یا هاگ (اسم)
fruiting body

جملات نمونه

1. If fruiting bodies are present, these should be treated with fungicide to prevent the spread of air-borne spores.
[ترجمه ترگمان]اگر بدن های fruiting وجود داشته باشند، باید با قارچ کش رفتار شود تا از گسترش of air جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]اگر بدنه موجود باشد، این باید با قارچ کش برای جلوگیری از پخش اسپورهای هوا استفاده شود

2. An inedible or poisonous fungus with an umbrella-shaped fruiting body.
[ترجمه ترگمان]یک قارچ سمی و یا سمی با بدنه چتر شکل چتر دار
[ترجمه گوگل]یک قارچ غیر قابل خوردن یا سمی با بدن با شکوه شکل

3. Conclusion The culture cycle of Cordyceps militaris fruiting body can be shortened by this method.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری چرخه فرهنگ of militaris fruiting می تواند با این روش کاهش یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری چرخه کشت کودهای گیاهی می تواند توسط این روش کوتاه شود

4. Dehiscent Describing a fruit or fruiting body that opens at maturity to release the seeds or spores.
[ترجمه ترگمان]Dehiscent یک بدن میوه یا fruiting را توصیف می کند که در بلوغ برای آزاد کردن دانه ها و یا spores باز می شود
[ترجمه گوگل]Dehiscent توصیف یک میوه یا میوه ای که در زمان بلوغ باز می شود تا دانه ها یا اسپور ها را آزاد کند

5. Crude polysaccharide was obtained from Agaricus blazei Murill fruiting body by hot water extraction, ethanol precipitation and pronase treatment.
[ترجمه ترگمان]polysaccharide خام از agaricus blazei Murill fruiting به وسیله استخراج آب داغ، رسوب اتانول و تیمار pronase بدست آمد
[ترجمه گوگل]پلی ساکارید خالص از Agaricus blazei Murill fruit استخراج شده توسط استخراج آب گرم، باران اتانول و درمان پروناست

6. Indehiscent Describing a fruit or fruiting body that does not open at maturity to release the seeds or spores.
[ترجمه ترگمان]Indehiscent یک بدن میوه یا fruiting را توصیف می کند که در بلوغ برای آزاد کردن دانه ها و یا spores باز نمی شود
[ترجمه گوگل]Indehiscent توصیف یک میوه یا میوه ای که در زمان بلوغ باز نمی شود تا دانه ها یا اسپور ها را آزاد کند

7. A jelly fungus with an erect whitish fruiting body and a highly variable shape (sometimes resembling coral fungi).
[ترجمه ترگمان]یک قارچ ژله دار با بدن fruiting و شکل بسیار متغیری است (گاهی به قارچ مرجان شباهت دارد)
[ترجمه گوگل]یک قارچ ژله با یک بدن متورم سفید سفید سفید و شکل بسیار متغیر (گاهی اوقات شبیه قارچ مرجانی)

8. Hymenium (pl. hymenia) A layer of the fruiting body of certain ascomycete and basidiomycete fungi in which the asci or basidia are borne.
[ترجمه ترگمان]Hymenium (pl) hymenia)یک لایه از بدن fruiting از قارچ ascomycete و basidiomycete که در آن the یا basidia متحمل می شوند
[ترجمه گوگل]Hymenium (pl hymenia) یک لایه از بدن بارور از قارچ های آسکومایست خاصی است که در آن اسکیز یا basidia حمل می شود

9. When faced with starvation, cells form a macroscopic fruiting body containing thousands of resting myxospores.
[ترجمه ترگمان]پس از مواجهه با گرسنگی، سلول ها بدن fruiting ماکروسکوپی را تشکیل می دهند که شامل هزاران of استراحت دهنده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که با گرسنگی مواجه می شوند، سلول ها یک بدن میوه ای ماکروسکوپی را تشکیل می دهند که شامل هزاران مایکوسپور استراحت می شود

10. When this process is complete, the fruiting body, which is what we normally think of when we think of a shiitake mushroom, extends out from the log, available for culinary enjoyment.
[ترجمه ترگمان]وقتی این فرآیند کامل است، بدن fruiting، که معمولا وقتی به قارچ shiitake فکر می کنیم، از log جدا می شود و برای لذت culinary در دسترس است
[ترجمه گوگل]هنگامی که این فرآیند کامل می شود، بدن میوه ای که همانطور که ما معمولا در مورد قارچ شیتیکه فکر می کنیم، از ورود به سیستم، برای لذت بردن از آشپزی لذت می برد

11. A small opening or pore, as of a fruiting body.
[ترجمه ترگمان]باز کردن یا باز کردن حفره ها، به عنوان یک جسم fruiting
[ترجمه گوگل]یک سوراخ کوچک یا منفذ، به عنوان یک بدن بارور

12. Methods Fruiting body of Cordyceps militaries was cultured by the orthogonal design.
[ترجمه ترگمان]روش های بدن نیروهای نظامی Cordyceps توسط طراحی متعامد آموزش داده شد
[ترجمه گوگل]روش ها: بدنی بدن از نیروهای Cordyceps توسط طراحی متعارف کشت داده شد

13. Dehiscent Describing a fruit or fruiting body that opens at maturity to release the seeds or spores. Dehiscence may be violent to aid seed dispersal. Compare indehiscent.
[ترجمه ترگمان]Dehiscent یک بدن میوه یا fruiting را توصیف می کند که در بلوغ برای آزاد کردن دانه ها و یا spores باز می شود dehiscence ممکن است برای کمک به پراکندگی بذر سخت باشد indehiscent را مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]Dehiscent توصیف یک میوه یا میوه ای که در زمان بلوغ باز می شود تا دانه ها یا اسپور ها را آزاد کند تخریب ممکن است خشونت آمیز برای کمک به گسترش دانه باشد مقایسه مستقل

14. The result showed that hyphae of Tremella fruiting body can get nutrients through direct transmit of hyphae of Cohabitant fungi which means the existence of binding site.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که hyphae بدن Tremella می توانند از طریق انتقال مستقیم hyphae قارچ Cohabitant که به معنی وجود محل های اتصال هستند، مواد مغذی را دریافت کنند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که هیف های بدن میوه ای Tremella می توانند از طریق انتقال مستقیم هیفهای قارچی Cohabitant مواد مغذی را دریافت کنند که بدان معنی است که وجود محل اتصال

15. For instance, when nutrients run low, individual myxobacteria (slime bacteria) may come together to form a fruiting body to produce spores.
[ترجمه ترگمان]برای مثال زمانی که مواد مغذی پایین می آیند، myxobacteria منفرد (باکتری های شوره یا لجن)ممکن است برای تشکیل یک بدن fruiting به منظور تولید spores به هم متصل شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، زمانی که مواد مغذی کم میشوند، باکتری منیزیم (باکتری لجن)، ممکن است با هم ترکیب شوند تا بتواند بدن تولید کننده اسپور تولید کند


کلمات دیگر: