کلمه جو
صفحه اصلی

rower


معنی : پارو زن
معانی دیگر : کرجی ران

انگلیسی به فارسی

پارو زن،کرجی ران


گوشتخوار، پارو زن


انگلیسی به انگلیسی

• paddler, one who propels a boat with oars
a rower is a person who rows a boat, especially in the sport of rowing.

مترادف و متضاد

پارو زن (اسم)
oarsman, rower

جملات نمونه

1. the stroke of a rower
حرکت پارو توسط پاروزن

2. He is an excellent long - distance rower.
[ترجمه ترگمان]او یک پاروزن خیلی دور از دور است
[ترجمه گوگل]او بزرگترین تفریح ​​طولانی است

3. The Romanian rowers pulled ahead with fast, powerful strokes.
[ترجمه ترگمان]The رومانیایی با حرکت های سریع و قدرتمند جلو رفتند
[ترجمه گوگل]روچهای رومانیایی با سقوط سریع و قدرتمند پیش می رفت

4. Henley rower, Steve Redgrave has been honoured for his outstanding achievement in the sport.
[ترجمه ترگمان]از پارو بهای هنلی (استیو Redgrave)برای دستاوردهای برجسته خود در این ورزش تجلیل شده است
[ترجمه گوگل]هنلی رابرت، استیو ردگرایف برای موفقیت برجسته خود در این ورزش افتخار دارد

5. Rowers have to be extremely physically fit.
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران باید به طور فیزیکی آمادگی جسمانی داشته باشند
[ترجمه گوگل]بالابرها باید به لحاظ فیزیکی مناسب باشند

6. The rowers pulled hard.
[ترجمه Hossein] پاروزن ها به سختی کشیده شدند
[ترجمه ترگمان]پارو زدن به سختی کشیده شدند
[ترجمه گوگل]کبوترها سخت کشیده شدند

7. The London Millennium rower is located in the hear of the City of London. It is a 95-Storey tower on the Site of the Baltic Exchange, which was badly damaged by an IRA bomb in 199
[ترجمه ترگمان]پاروزن هزاره لندن در صدای شهر لندن قرار دارد این برج یک برج ۹۵ سنت بر روی بخش بازار بالتیک است که به شدت توسط یک بمب IRA به شکل ۱۹۹ مورد خسارت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]لندن هزاره لندن در گوشه ای از شهر لندن قرار دارد این یک برج 95 طبقه در سایت بورس اوراق بهادار است که توسط یک بمب IRA در سال 199 به شدت آسیب دیده است

8. Steven Redgrave became the first rower to win gold medals at five consecutive Olympics.
[ترجمه ترگمان]استیون Redgrave اولین زن پیاپی بود که در پنج المپیک متوالی مدال طلا گرفت
[ترجمه گوگل]استیون ردگرایو اولین مدال طلای مدال طلای پنج بازی متوالی المپیک شد

9. The company is doubling its sponsorship deal for the Henley rowers.
[ترجمه ترگمان]این شرکت سهم حمایت خود را برای the هنلی دو برابر می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت دو برابر قرارداد حمایتی خود را برای گرنجرهای هنلی دوچندان می کند

10. That remains a bit of a ticklish subject between the rowers and archers.
[ترجمه ترگمان]این کمی از موضوع مشکوکی بین the و کمانداران باقی می ماند
[ترجمه گوگل]این موضوع کمی از یک موضوع ترسناک بین دوچرخهسواران و کمانداران باقی مانده است

11. Ian led the pack in fine style, well supported by second rower Warren Aspinall until he retired with a damaged shoulder.
[ترجمه ترگمان]ایان گروه را به سبک زیبا هدایت کرد، بخوبی از بالای سر وارن Aspinall حمایت کرد تا اینکه او با یک شانه خراب بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]ایان بسته را در سبک خوب هدایت کرد، به خوبی توسط وارن Aspinall دوم ماشین تا زمانی که با شانه آسیب دیده بازنشسته شد

12. In a magazine article that compared the training rigors and athleticism in various Olympic sports, the rowers rated highest.
[ترجمه ترگمان]در یک مقاله مجله که سختی های آموزش را در ورزش های المپیک مختلف مقایسه کرد، پاروزنان بیش ترین امتیاز را به دست آوردند
[ترجمه گوگل]در یک مقاله مجلهی که تمرینات و تمرینات ورزشی در مسابقات المپیک مختلف را مقایسه کرد، قایقرانی ها بیشترین امتیاز را کسب کردند

13. Now they had one senior manager, six managemenr consultants and one rower.
[ترجمه ترگمان]حالا آن ها یک مدیر ارشد، شش مشاور managemenr و یک پاروزن داشتند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها یک مدیر ارشد، شش مشاوره مدرن و یک گوینده داشتند

14. The modern master is Steve Redgrave of Great Britain, widely hailed as the greatest rower ever.
[ترجمه ترگمان]ارباب مدرن، (استیو Redgrave)از بریتانیای کبیر است، که به طور گسترده به عنوان بزرگ ترین پارو بها شناخته می شود
[ترجمه گوگل]کارگردان مدرن Steve Redgrave از بریتانیای کبیر است که به عنوان بزرگترین خواننده تاکنون شناخته شده است

پیشنهاد کاربران

rower ( ورزش )
واژه مصوب: کرجی ران
تعریف: فردی که کرجی می راند یا به ورزش کرجی رانی می پردازد


کلمات دیگر: