1. Objective To evaluate the effects of meglumine diatrizoate mucilage ( MDC ) used as contrast medium in bronchography.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات of diatrizoate mucilage (MDC)به عنوان واسط contrast در bronchography استفاده شد
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثرات موسیلاژی مگلومین دیاترزوات (MDC) به عنوان کنتراست در برونشوگرافی مورد استفاده قرار گرفته است
2. Hige efficiency refined design, duration, any powders and mucilage are suitable for using.
[ترجمه ترگمان]بهره وری در طراحی، مدت زمان، هر پودر و mucilage برای استفاده مناسب می باشند
[ترجمه گوگل]طراحی و طراحی تصفیه Hige، مدت زمان، هر پودر و موقت برای استفاده مناسب است
3. Methods The recipes of dyclonine hydrochloride mucilage were selected with the preparation appearance, stability and drug releasing rate as indexes.
[ترجمه ترگمان]روش ها دستورالعمل of dyclonine mucilage با ظاهر آماده، ثبات و نرخ آزاد کننده دارو به عنوان شاخص انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: دستورالعمل های موکلیه هیدروکلراید دایکلونین با ظاهر آماده سازی، پایداری و میزان آزاد شدن دارو به عنوان شاخص انتخاب شدند
4. The removal of mucilage from root apices resulted in both a decrease of root elongation and heavy staining of root apices in Al-tolerant genotype (MD and Al-sensitive genotype (MD.
[ترجمه ترگمان]حذف of از apices ریشه در هر دو کاهش طویل شدن ریشه ای و رنگ آمیزی سنگین of ریشه در ژنوتیپ صبور (MD)و ژنوتیپ حساس (MD )منجر شد
[ترجمه گوگل]حذف موسیلاژ از انتهای ریشه باعث کاهش کشش ریشه و رنگ آمیزی شدید در انتهای ریشه در ژنوتیپ Al-tolerant (ژنوتیپ حساس به MD و آل حساس (MD
5. This stringy mess is known as marine mucilage. They're visible on the surface of the water as well, creating a sudsy look in the sea.
[ترجمه ترگمان]این mess به عنوان mucilage دریایی شناخته می شود آن ها در سطح آب نیز قابل مشاهده هستند و یک نگاه sudsy به دریا ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]این ظروف رشته ای به عنوان مویرگی دریایی شناخته می شود آنها در سطح آب نیز قابل مشاهده هستند، و این باعث می شود که یک نگاه شگفت انگیز به دریا
6. Volvox. Such a colony is often surrounded by mucilage.
[ترجمه ترگمان]volvox چنین کلونی ها اغلب توسط mucilage احاطه می شوند
[ترجمه گوگل]Volvox چنین کلنی اغلب توسط موقت احاطه شده است
7. Lidocaine hydrochloride mucilage is a kind of lubricant and surface anaesthetic.
[ترجمه ترگمان]lidocaine lidocaine نوعی از lubricant و داروی بی هوشی سطحی است
[ترجمه گوگل]لیدوکائین هیدروکلراید موقت یک نوع بی حس کننده روان کننده و سطح است
8. Results The LD 50 of diclofenac mucilage ( contained in enema for mice ) was 39
[ترجمه ترگمان]نتایج: LD ۵۰ از diclofenac mucilage (شامل in برای موش)۳۹ بود
[ترجمه گوگل]نتایج LD 50 از موکلاسیک دیکلوفناک (در انما برای موش ها) 39 بود
9. The oil cells and mucilage cells in the leaves of 13 species in 5 genera (Lauraceae) were comparatively studied with the methods of tissue clearing, paraffin sectioning and semi-thick sectioning.
[ترجمه ترگمان]سلول های نفتی و سلول های mucilage در برگ های ۱۳ گونه در ۵ سرده (Lauraceae)نسبتا با روش های پاک سازی بافت، پارافین sectioning و - semi مطالعه شدند
[ترجمه گوگل]سلول های روغن و سلول های موقت در برگ های 13 گونه در 5 جنس (Lauraceae) با روش های پاکسازی بافت، پارافین و بخش بندی نیمه ضخیم مورد بررسی قرار گرفتند
10. Examples: gum arabic, gum tragacanth, and mucilage.
[ترجمه ترگمان]مثال ها: صمغ عربی، آدامس tragacanth و mucilage
[ترجمه گوگل]مثلا: آدامس عرق، آدامس تراگزانت و موقت
11. The invention relates to the printing device field, in particular to an automatic printing head used on a mucilage decorating machine.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به میدان دستگاه چاپ، به ویژه به یک سر چاپ اتوماتیک که در دستگاه decorating mucilage بکار می رود، مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به دستگاه دستگاه چاپ است، به ویژه به یک صفحه چاپ اتوماتیک که در ماشین تزئین موقت استفاده می شود
12. Results The different shape and size of grafts could be cut by the new dermatome, and there was no mucilage needed.
[ترجمه ترگمان]نتایج شکل و اندازه پیوند متفاوت را می توان به وسیله the جدید کاهش داد و هیچ نیازی به پیوند وجود نداشت
[ترجمه گوگل]نتایج: شکل و اندازه گرافت های مختلف توسط درماتوم جدید برش داده می شود و نیازی به موچیل نیست
13. The utility model consists of a frame, a picture, a mucilage glue layer, a lining plate, a soleplate, puzzle units and a knife tangent.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی شامل یک چارچوب، یک تصویر، یک لایه چسب mucilage، یک صفحه پوشش، یک soleplate، واحدهای معما و یک تانژانت داخلی است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار شامل یک چارچوب، تصویر، یک لایه چسب مصنوعی، یک ورق پوشش، یک چتر، واحد پازل و مماس چاقو است
14. Objective To explore the toxicological status of using shoes mucilage and solvent in Fujian province.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی وضعیت toxicological استفاده از کفش mucilage و حلال در استان فوجیان
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی وضعیت سمی بودن استفاده از موقت و حلال کفش در استان فوجیان
15. The characteristics of the 4 distribution types of oil cells and mucilage cells support the division of two subfamilies in the Lauraceae.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات چهار نوع توزیع سلول های نفتی و سلول های mucilage از تقسیم دو subfamilies در the پشتیبانی می کنند
[ترجمه گوگل]ویژگی های 4 نوع توزیع سلول های نفتی و سلول های مخاطی از تقسیم دو زیرخانواده در Lauraceae پشتیبانی می کند