1. These, under the Steward and Moray, were not to attempt ingress until they received a signal from the front party.
[ترجمه ترگمان]این افراد تحت کارگزاری و مورای، تا زمانی که از طرف مقابل علامتی از طرف مقابل دریافت نکرده بودند، اقدام به نفوذ نکردند
[ترجمه گوگل]اینها، تحت استیوارد و موری، تا زمانی که سیگنال از طرف مقابل دریافت نکردند، سعی در ورود پیدا نکردند
2. As a result of reduced exploration activity, Moray Firth Service Company achieved a disappointing 173 rig days during the year.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کاهش فعالیت اکتشاف، شرکت خدمات مورای ۱۷۳ روز در طول سال ۱۷۳ ضربه ناامید کننده به دست آورد
[ترجمه گوگل]در نتیجه کاهش فعالیت های اکتشافی، شرکت Moray Firth در طول سال به 173 روز ناامید کننده دست یافت
3. I know there are sharks and moray eels and barracuda and spiny sea urchins.
[ترجمه ترگمان]من می دونم که کوسه ها و eels و ماهی های moray و بچه های شیطان spiny
[ترجمه گوگل]من می دانم که کوسه ها و توت فرنگی ها و باراکاودا و جوجه های گوشتخوار دریایی وجود دارد
4. In September 1297 Wallace and Moray faced their sternest test.
[ترجمه ترگمان]در سپتامبر ۱۲۹۷ والاس و موری با شدیدترین آزمایش ها خود مواجه شدند
[ترجمه گوگل]در سپتامبر 1297 والاس و موری با سخت ترین آزمایش خود مواجه شدند
5. Moray eels squirm right to the water's edge and greedily gulp down the feast.
[ترجمه ترگمان]مارماهی به سمت لبه آب پیچ وتاب می خورد و حریصانه جشن را فرو می برد
[ترجمه گوگل]خرچنگ های مورا به سمت لبه آب سوق می دهند و به طرز جسورانه ای را می زنند
6. Waysiders will accompany Moray out of Division Five after only drawing 5-5 in their final match at Glenrothes.
[ترجمه ترگمان]تیم \"موری\" پس از تنها ۵ - ۵ در مسابقه نهایی خود در \"Glenrothes\"، \"مورای\" را تنها با ۵ - ۵ همراهی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Waysiders پس از رسیدن 5-5 در مسابقه نهایی خود در Glenrothes، از فصل 5 موری خارج خواهند شد
7. But because he is a child,the Earl of Moray,my halfbrother,can rule the country for him.
[ترجمه ترگمان]ولی چون او یک بچه است، ارل مورای، halfbrother من، می تواند برای او حکومت کند
[ترجمه گوگل]اما به دلیل اینکه او یک کودک است، ارل موری، خواهرزاده من، می تواند کشور را برای او حکومت کند
8. Waiting for a meal, a moray eel hides in a sponge.
[ترجمه ترگمان]در انتظار یک وعده غذایی، یک مارماهی غیرقابل اعتماد در یک اسفنج پنهان می شود
[ترجمه گوگل]در انتظار یک وعده غذایی، یک قوچ مورا در یک اسفنج پنهان می شود
9. It drains through the Ness River into the Moray Firth and is part of the Caledonian Canal system.
[ترجمه ترگمان]این رودخانه از طریق رودخانه \"نس\" به مصب رودخانه \"مورای\" وارد می شود و بخشی از سیستم کانال کالدونیان \" نیز می باشد
[ترجمه گوگل]این رودخانه از طریق رود نس به مریم فریث رسیده و بخشی از سیستم کانال کالدونیایی است
10. The Moray left Midway in a melancholy drizzle.
[ترجمه ترگمان]The با نم نم باران شروع به حرکت کرد
[ترجمه گوگل]مورای Midway را در یک چرت زدن مینویسد
11. A close-up of a blue-eyed moray eel in Indonesia captured an honorable mention in the "Indonesia Residents" category.
[ترجمه ترگمان]یک مارماهی به رنگ آبی با چشم آبی در اندونزی، نامی شرافتمندانه را در دسته \"ساکنان اندونزی\" به دست آورده است
[ترجمه گوگل]نزدیک به یک کرگدن آبی چشم در اندونزی، ذکر احترام در رده 'ساکنان اندونزی' را ذکر کرد
12. A diver swims with a moray eel during a press preview at the Sunshine Aquarium in Tokyo.
[ترجمه ترگمان]یک غواص در حال شنا با یک مارماهی moray در طول یک پیش نمایش چاپ در آکواریوم Sunshine در توکیو شنا می کند
[ترجمه گوگل]یک غواص در طول یک پیش نمایش مطبوعاتی در آکواریوم آفتاب آفتابی در توکیو با قارچ مورا شنا می کند
13. A moray eel lurks outside a cage full of fish in the Caribbean Sea.
[ترجمه ترگمان]یک مارماهی moray در بیرون یک قفس پر از ماهی در دریای کاراییب پنهان است
[ترجمه گوگل]مرغ دریایی در خارج از یک قفس پر از ماهی در دریای کارائیب لرزش است
14. American torpedoes were still failing when the Moray set forth on its first war patrol.
[ترجمه ترگمان]هنوز در زمانی که \"موری\" اولین گشت جنگی خود را بر عهده داشت، هنوز در حال شکست خوردن بودند
[ترجمه گوگل]نیروهای آمریکایی هنگامی که مورای در اولین گشت نظامی خود قرار داشت، هنوز در حال شکست خوردن بودند
15. My half - brother, the Earl of Moray, tried to stop the marriage.
[ترجمه ترگمان]برادر ناتنی من، کنت of سعی کرد جلوی ازدواج رو بگیره
[ترجمه گوگل]نیمی از برادر من، ارل موری، سعی کرد ازدواج را متوقف کند