1. I found these apples mouldering in the cupboard.
[ترجمه ترگمان]من این سیب ها رو تو کمد پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من این سیب ها را در کابینت یافتم
2. The plans mouldered away in a forgotten corner of the office.
[ترجمه ترگمان]نقشه ها در گوشه فراموش شده دفتر کار گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]این برنامه ها در یک گوشه فراموش شده دفتر قرار دارد
3. There's an old bike that's been mouldering away in the shed for years.
[ترجمه ترگمان]یه موتور کهنه هست که سالهاست که پوسیده و پوسیده بوده
[ترجمه گوگل]یک دوچرخه قدیمی وجود دارد که برای سالها در سالن قرار دارد
4. The room smelt of disuse and mouldering books.
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی of و پوسیده به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]اتاق خلع سلاح و استفاده از کتاب ها
5. Man, beast or daemon, Drachenfels lies mouldering in a filthy sepulchre.
[ترجمه ترگمان]انسان، جانور یا شیطان، Drachenfels در گورستان کثیف و کثیف است
[ترجمه گوگل]مرد، جانور یا خدایان، Drachenfels دروغ گفتن در گورستان کثیف است
6. The old man's memory mouldered.
[ترجمه ترگمان]خاطره پیرمرد از بین رفت
[ترجمه گوگل]حافظه پیرمرد شکل گرفت
7. Is there a warehouse somewhere filled with mouldering copies of Titanic?
[ترجمه ترگمان]یه جایی هست که یه انبار پر از پوسیده \"تایتانیک\" باشه؟
[ترجمه گوگل]آیا یک انبار وجود دارد که جایی پر از نسخه های تایتانیک است؟
8. They left behind them a mouldering group of small loft buildings whose interior columns might once have been ships' masts.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک گروه پوسیده از ساختمان های زیر شیروانی کوچکی را پشت سر گذاشتند که قبلا ستون های داخلی آن دکل های کشتی بوده اند
[ترجمه گوگل]آنها گروهی از ساختمان های بتنی کوچک که ستون های داخلی آن ممکن است یک بار مستعمره های کشتی بوده اند را پشت سر بگذارد
9. This moulder has an exclusive differential all cast iron base construction.
[ترجمه ترگمان]این moulder دارای تفاوت اختصاصی با ساخت پایه آهن است
[ترجمه گوگل]این سازنده دارای یک ساختار پایه برای ساخت پایه چدن است
10. This paper is directed against forging moulder design in scraper of conveyer.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در راستای ایجاد طراحی moulder در scraper of ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله درمورد طراحی جعل قالب در نقاشی کنسرو هدایت می شود
11. Application: Wood-working machines(Routers), Four-side moulder, Spindle shaper.
[ترجمه ترگمان]برنامه: ماشین های کاری وود (مسیریاب)، moulder Four، Spindle shaper
[ترجمه گوگل]کاربرد: ماشین آلات چوب کاری (روترها)، قالب چهار طرفه، قالب اسپیندل
12. How long can I let my mind moulder in this place?
[ترجمه ترگمان]چه مدت است که اجازه می دهم ذهنم در این مکان به خاک بسپارند؟
[ترجمه گوگل]چه مدت می توانم در این مکان به ذهنم خطور کنم؟
13. The new 5-series moulder from Chang Iron works give you own all the economy and efficiency of excellent performance at a reasonable price.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ۵ سری جدید (moulder)از (چانگ)به شما تمام اقتصاد و کارایی عملکرد عالی را با قیمت معقولی به شما می دهد
[ترجمه گوگل]قالب جدید 5 سری از کارهای Chang Iron به شما تمام اقتصاد و کارایی عملکرد عالی را با قیمت مناسب می دهد
14. My husband was an iron moulder and a member of the Iron Moulders' Union.
[ترجمه ترگمان]شوهرم یک moulder آهنی و عضو اتحادیه Iron آهن بود
[ترجمه گوگل]شوهرم یک قالب ریخته گری آهن و یک عضو اتحادیه Iron Molders بود
15. Great ideas may moulder without a way to develop them.
[ترجمه ترگمان]ایده های بزرگ ممکن است بدون یک روش برای توسعه آن ها ایجاد شوند
[ترجمه گوگل]ایده های بزرگ می تواند بدون هیچ راهی برای توسعه آنها باشد