1. The place of dissimilitude expresses at:They the ages background of the place and rank position and life circumstances belonged to are entirely different.
[ترجمه ترگمان]مکان of بیان می کند: آن ها سابقه سنی جایگاه و موقعیت رتبه و شرایط زندگی به طور کامل متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]محل مخالفت نشان می دهد: آنها سابقه سنی مکان و موقعیت موقعیت و شرایط زندگی متعلق به کاملا متفاوت است
2. There always have much dissimilitude between praxis and ideality.
[ترجمه ترگمان]همیشه dissimilitude بین پراکسیس و ideality وجود دارد
[ترجمه گوگل]همواره تفاوت بین پراکسیس و ایده آل وجود دارد
3. The multi-subjects research provides a dissimilitude visual angle for understanding value conception. A necessary conformity is the key to knowing value conception scientifically.
[ترجمه ترگمان]این پژوهش چند موضوعی یک زاویه دید بصری برای درک مفهوم ارزش ارایه می دهد انطباق ضروری کلید فهمیدن مفهوم ارزش به طور علمی است
[ترجمه گوگل]تحقیقات چند منظوره برای درک مفاهیم ارزش یک زاویه بصری غیرمعمول ارائه می دهد انطباق ضروری کلید شناخت مفاهیم ارزش علمی است
4. West's thinking mode and the culture have the dissimilitude, the people think of the behavior, the language and the culture have the inalienable relations.
[ترجمه ترگمان]شیوه تفکر غرب و فرهنگ have، مردم در مورد رفتار، زبان و فرهنگ این روابط inalienable
[ترجمه گوگل]حالت تفکر غرب و فرهنگ متضاد، مردم فکر می کنند رفتار، زبان و فرهنگ روابط غیر قابل تحمل است
5. The tectonic framework of Bachu - and north - south dissimilitude.
[ترجمه ترگمان]چارچوب تکتونیکی of - و شمال - جنوب dissimilitude
[ترجمه گوگل]چارچوب تکتونیکی باخو - و شمال - جنوب غیرمستقیم
6. The teachers and the students lie in opposite position . They act in the dissimilitude role.
[ترجمه ترگمان]معلمان و دانش آموزان در موضع مخالف هستند آن ها در نقش dissimilitude عمل می کنند
[ترجمه گوگل]معلمان و دانش آموزان در موقعیت متضاد قرار دارند آنها در نقش غیر متعهد عمل می کنند
7. Based on Open Grid Service Architecture, a Grid service management model is proposed, Service Level is introduced to differentiate the dissimilitude of user, thus guarantee the QoS requirements.
[ترجمه ترگمان]براساس معماری سرویس گرید باز، یک مدل مدیریت خدمات گرید پیشنهاد شده است، سطح خدمات برای افتراق هویت کاربر معرفی می شود، بنابراین الزامات QoS را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس معماری سرویس Grid Service، یک مدل مدیریت سرویس Grid پیشنهاد شده است، سطح خدمات معرفی شده است تا اختلاف کاربری را متمایز کند، بنابراین الزامات QoS را تضمین می کند
8. The tectonic framework of Tazhong area presented as"west-east differentiation and north-south dissimilitude ".
[ترجمه ترگمان]چارچوب تکتونیک منطقه Tazhong به عنوان \"تمایز غربی - شرق\" و \"dissimilitude شمال - جنوب\" ارایه شده است
[ترجمه گوگل]چارچوب تکتونیکی منطقه Tazhong ارائه شده به عنوان تمایز غرب شرق و عدم تقسیم شمال-جنوب '
9. The different connotation between them dominates the aesthetic criterion. Anyway, the otherness of their conventional architecture is dissimilitude .
[ترجمه ترگمان]معنای مختلف بین آن ها بر معیار زیبایی شناسی تسلط دارد به هر حال، دیگری بودن معماری متعارف آن ها dissimilitude است
[ترجمه گوگل]متضاد متفاوتی بین آنها بر معرفت زیبایی شناسی قرار دارد به هر حال، دیگر معماری متعارف آنها غیرممکن است
10. Because the thing is square cultural and different, each from of the living environment is different, same alike in there is the place of the dissimilitude again.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن چیز کاملا فرهنگی و متفاوت است، هر یک از محیط زنده متفاوت است، مشابه هم در آن مکان دوباره وجود دارد
[ترجمه گوگل]از آنجا که این چیزی است که فرهنگی و متمایز است، هر کدام از محیط های زندگی متفاوت است، همانند یکسان بودن جایگاه عدم تقارن دوباره