کلمه جو
صفحه اصلی

troika


معنی : هر دسته سه تایی، سه اسب، ارابه یا درشکه سه اسبه
معانی دیگر : (روسیه) سورتمه ی سه اسبه، کالسکه ی سه اسبه، ارابه ی سه اسبه، ترویکا، روسی ارابه یا درشکه سه اسبه

انگلیسی به فارسی

(روسی) ارابه یا درشکه سه اسبه، سه اسب، هر دسته سه تایی


سه گانه، هر دسته سه تایی، سه اسب، ارابه یا درشکه سه اسبه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any association or group of three; triumvirate.

(2) تعریف: a Russian carriage pulled by three horses, or a team of horses matched to pull such a carriage.

• russian carriage pulled by three horses abreast; team of three horses pulling abreast; association of three persons or countries functioning equally toward some common goal

مترادف و متضاد

هر دسته سه تایی (اسم)
troika

سه اسب (اسم)
troika

ارابه یا درشکه سه اسبه (اسم)
troika

جملات نمونه

1. She is a member of the president's troika of close advisers.
[ترجمه ترگمان]او عضو گروه از مشاوران نزدیک رئیس جمهور است
[ترجمه گوگل]او عضو هیئت مدیره ارشد مشاوران نزدیک است

2. Another of that 1975 troika, Vladimir Skorodenko, is now Genieva's senior colleague.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از این گروه سه گانه، ولادیمیر Skorodenko، هم اکنون هم کار ارشد Genieva است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از آن ترویکای 1975، ولادیمیر اسکورودنکو، همکار ارشد جنیوا است

3. He grips a marble tablet listing the troika Marx, Engels, Lenin, and a fourth, struck out.
[ترجمه ترگمان]یک لوح مرمرین در دست دارد که فهرست troika مارکس، انگلس، لنین و چهارمی را در دست دارد
[ترجمه گوگل]او یک تبلت سنگ مرمر را که ترکس مارکس، انگلس، لنین را فهرست می کند و یک چهارم، از بین می رود، می گیرد

4. He / she participates in Troika ministerial meetings. 2
[ترجمه ترگمان]او در جلسات وزرای گروه سه نفره شرکت می کند ۲
[ترجمه گوگل]او در جلسات وزیران ترویکا شرکت می کند 2

5. The Clippers like to boast that their troika is thriving while McDyess is stumbling.
[ترجمه ترگمان]کلیپرز باید مدعی شود که گروه ایشان در حال پیشرفت و پیشرفت است در حالی که McDyess در حال سکندری خوردن است
[ترجمه گوگل]Clippers می خواهند به افتخار که troika خود را در حال رشد است در حالی که McDyess است stumbling

6. Kingsmill Bond at Moscow's Troika Dialog suggests the Baltic company Trigon Agri as a way to play the catch-up story in the Eurasian steppe.
[ترجمه ترگمان]Kingsmill باند در محاوره \"سه نفره\" مسکو پیشنهاد می کند که شرکت بالتیک آن را به عنوان راهی برای ایفای نقش در جلگه یورو آسیا انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]Kingsmill Bond در گفت و گوی تروکیک مسکو، شرکت Trigon Agri را به عنوان راهی برای بازی کردن در داستان استوای اوراسیا معرفی می کند

7. She and her popular troika of friends cavalierly treat the lesser students like dirt because they can.
[ترجمه ترگمان]او و سه گروه دوست محبوب او با دانش آموزان رده پایین تر چون کثیفی رفتار می کنند چون می توانند
[ترجمه گوگل]او و ترکیه مردمی محبوب او با غم انگیزانه با دانش آموزان کمتری مثل خاک رفتار می کنند، زیرا می توانند

8. Suddenly a troika drove up with tinkling Bells.
[ترجمه ترگمان]ناگهان سورتمه با طنین ناقوس ها به راه افتاد
[ترجمه گوگل]ناگهان یک تریاکی با زنگ های زرق و برق زد

9. Socrates Plato and Aristotle were called the troika of the western education thought.
[ترجمه ترگمان]سقراط افلاطون و ارسطو به عنوان رهبر گروه آموزشی غربی خوانده شدند
[ترجمه گوگل]سقراط افلاطون و ارسطو ترکی از اندیشه ی آموزشی غرب بودند

10. Nonetheless, the E . U . troika persevered, despite U. S. scepticism at their approach.
[ترجمه ترگمان]با این حال، E یو سورتمه با وجود زیر لب ادامه داد: اس شک و بدبینی نسبت به رویکرد خود دارند
[ترجمه گوگل]با این وجود، E U سرانجام، سرانجام، سرانجام، با وجود شک و تردید U S

11. Timur Nazardinov, chief trader at the Troika Dialogue Investment Bank in Moscow says the Georgian conflict accelerated the decline.
[ترجمه ترگمان]تیمور Nazardinov، تاجر ارشد بانک سرمایه گذاری Dialogue در مسکو، می گوید که درگیری های گرجستان این کاهش را تسریع کرده است
[ترجمه گوگل]تیمور نظردینوف، معاون ارشد بانک سرمایه گذاری گفت و گو در مسکو می گوید که بحران گرجستان این کاهش را تسریع کرده است

12. On June 200 Foreign Minister Li Zhaoxing met with the EU "Troika" delegation, who was here in Beijing to attended the 2nd round of China-EU strategic dialogue.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ ژوئن، لی Zhaoxing، وزیر امور خارجه، با هیات \"سه نفره\" اتحادیه اروپا که در پکن بود دیدار کرد تا در دور دوم گفتگوی استراتژیک چین و اروپا شرکت کند
[ترجمه گوگل]در ژوئن 200، لی جواکسین، وزیر امور خارجه، با هیئت اتحادیه اروپا 'ترویکا' دیدار کرد، که در اینجا در پکن حضور داشت و در دور دوم مذاکرات استراتژیک چین و اتحادیه اروپا شرکت داشت

13. In its wisdom, the troika imposed policies of severe austerity and deregulation consistent with the neoliberal ideology of the EU.
[ترجمه ترگمان]در خردمندی خود، این گروه سیاست های ریاضت و مقررات زدایی شدید را با ایدئولوژی neoliberal اتحادیه اروپا اعمال کرد
[ترجمه گوگل]در عقلانیت خود، حزب دمکراتیک سیاست های رژیم شدید و رفع محدودیت ها را مطابق با ایدئولوژی نئولیبرالی اتحادیه اروپا تحمیل کرد

14. Comparing his nation to a speeding troika, Gogol asks what will be its destination.
[ترجمه ترگمان]مقایسه با قوم و خویش با سورتمه سواری با سورتمه، گوگول پرسید مقصد آن چه خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]گوگول در مقایسه با ملت خود به سرزمین مهاجرت به سرعت میپردازد که مقصد آن چیست


کلمات دیگر: