کلمه جو
صفحه اصلی

inviolable


معنی : مصون، غصب نکردنی
معانی دیگر : نقض نکردنی، (قول و غیره) نشکستنی، تخطی ناپذیر، ویران نشدنی، گزندناپذیر، خراب نکردنی، مقدس

انگلیسی به فارسی

مصون، مقدس، غصب نکردنی


آسیب پذیر، غصب نکردنی، مصون


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: inviolably (adv.), inviolability (n.)
(1) تعریف: absolutely not to be violated or profaned.
مشابه: sacred

- The brothers made an inviolable agreement never to tell what they saw that day.
[ترجمه 66666] برادرها توافق محکمی بستند که هرگز چیزی که آن روز دیدند رو نگن
[ترجمه ترگمان] این دو برادر به هیچ وجه توافق نکردند که چیزی را که آن روز می دیدند را بازگو کنند
[ترجمه گوگل] برادران هرگز برای گفتن آنچه که آن روز را دیدند، یک توافق فریبکارانه ایجاد کردند

(2) تعریف: incapable of being harmed, as by attack.
متضاد: violable
مشابه: impregnable, invulnerable, secure

- On its high rocky hill, the castle was inviolable.
[ترجمه ترگمان] در بالای تپه سنگی بالای تپه، قلعه محفوظ بود
[ترجمه گوگل] در تپه سنگی بالای آن، قلعه غیرقابل انکار بود

• incorruptible, impossible to violate, invulnerable; sacred, safe from desecration
if a principle or law is inviolable, you cannot or must not break it; a formal word.

مترادف و متضاد

مصون (صفت)
defended, immune, protected, inviolable, untouchable, guarded

غصب نکردنی (صفت)
inviolable

divine


Synonyms: holy, sacred, sacrosanct


indestructible


Synonyms: durable, unbreakable, stable, unassailable, invincible


جملات نمونه

1. the inviolable heavens
عرش گزند ناپذیر

2. the promise you and i made is inviolable for ever
عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست

3. the covenant she and i entered into is inviolable for ever . . .
عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست . . .

4. The game had a single inviolable rule: obstacles were to be overcome, not circumvented.
[ترجمه ترگمان]این بازی یک قاعده مصون از تعرض داشت: موانع بر سر راه غلبه بر موانع بودند
[ترجمه گوگل]این بازی تنها یک قانون مصون ناپذیر را داشت: موانع باید غلبه کنند، نه از بین بردن

5. Everyone has an inviolable right to protection by a fair legal system.
[ترجمه ترگمان]هر کسی حق تجاوز به یک سیستم قانونی عادلانه را دارد
[ترجمه گوگل]هر کس حق محافظت از یک سیستم قانونی عادلانه را دارد

6. Basic law or tradition was considered inviolable.
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی یا سنت غیرقابل تجاوز محسوب می شد
[ترجمه گوگل]قانون اساسی یا سنت غیرقانونی در نظر گرفته شد

7. Yesterday's resolution says the present Polish border is "inviolable".
[ترجمه ترگمان]مصوبه روز گذشته می گوید مرز کنونی لهستان \"مصون و مصون\" است
[ترجمه گوگل]قطعنامه دیروز می گوید مرز کنونی لهستان 'آسیب پذیر' است

8. His marriage to this parish was inviolable in its own sacred vows.
[ترجمه ترگمان]ازدواج او به این ناحیه مقدس و مقدس بود
[ترجمه گوگل]ازدواج او با این ولسوالی در وعده های مقدس خود، آسیب پذیر بود

9. It is an inviolable mission of the entire Chinese people to reunify the motherland.
[ترجمه ترگمان]این یک ماموریت inviolable برای کل مردم چین است که سرزمین مادری را ترک می کنند
[ترجمه گوگل]این یک ماموریت مصون از کل مردم چینی است تا مجددا سرزمین اصلی خود را متحد کند

10. Socialist public property is sacred and inviolable.
[ترجمه ترگمان]اموال عمومی سوسیالیستی مقدس و مصون از تعرض است
[ترجمه گوگل]اموال عمومی سوسیالیستی مقدس و مصون است

11. Home ( s ) of citizens are inviolable.
[ترجمه ترگمان]خانه (ها)از شهروندان مصون و مصون است
[ترجمه گوگل]خانه های شهروندان مصون هستند

12. Human dignity inviolable. It must be respected and protected.
[ترجمه ترگمان] حریم خصوصی انسانی باید مورد احترام و مورد احترام باشه
[ترجمه گوگل]کرامت انسانی مجرمانه است این باید احترام و محافظت شود

13. Freedom of action is one of the inviolable rules of human behavior.
[ترجمه ترگمان]آزادی عمل یکی از قوانین inviolable رفتار بشر است
[ترجمه گوگل]آزادی عمل یکی از قوانین مصون از رفتار انسان است

14. The person of the king is inviolable.
[ترجمه ترگمان] شخص شاه غیرقابل نقض - ه
[ترجمه گوگل]شخص پادشاه آسیب ناپذیر است

the promise you and I made is inviolable for ever

عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست


the inviolable heavens

عرش ایمن


پیشنهاد کاربران

خدشه ناپذیر


کلمات دیگر: