1. His eyes were bright blue with a roguish twinkle in them.
[ترجمه ترگمان]چشمانش آبی روشن با برق شیطنت امیزی در آن ها می درخشید
[ترجمه گوگل]چشمان او آبی روشن بود و چشمک زدگی آنها در آنها بود
2. He gave her a roguish look.
[ترجمه ترگمان]نگاهی roguish به او انداخت
[ترجمه گوگل]او نگاهی غم انگیز به او داد
3. Roguish fauns and naked nymphs peeked down at Billy from festooned cornices.
[ترجمه ترگمان]nymphs و nymphs برهنه از پشت سرشان به بیلی نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]فون های روغنی و پنجه های برهنه در Billy از چوب پرده های جادویی فرو ریختند
4. I treasure a bulging mental file of his roguish observations on fellow critics and luminaries in the music trade.
[ترجمه ترگمان]من یک پرونده ذهنی برجسته از مشاهدات roguish در مورد منتقدان و افراد مشهور در تجارت موسیقی به دست آورده ام
[ترجمه گوگل]من یک فایل روحانی محکم از مشاهدات مبهم خود را در مورد منتقدان و خوانندگان دیگر در تجارت موسیقی گنجانده ام
5. She has the roguish attractiveness of a kitten and has known for weeks that the Captain looks at her.
[ترجمه ترگمان]این زن عموی بزرگ یک بچه گربه است و چند هفته است که ناخدا به او نگاه می کند
[ترجمه گوگل]او دارای جذابیت روحیه یک بچه گربه است و برای هفته ها شناخته شده است که کاپیتان به او نگاه می کند
6. Thieves are the most roguish of the classes.
[ترجمه ترگمان]دزدها از همه roguish
[ترجمه گوگل]دزدانی که بیشتر از این کلاس ها هستند
7. You could contrast the roguish and fanciful, clearly done by hand, title of the magazine, with that machine-type Blast.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید the و خیالی را، به وضوح با دست، عنوان مجله، با آن - با نوع ماشین مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید مخوف و فریبنده، که به وضوح با دست، عنوان مجله با آن دستگاه نوع Blast انجام می شود، متضاد است
8. The captain was set adrift by his roguish crew.
[ترجمه ترگمان]ناخدای آن کشتی بود که ناخدای آن کشتی بود
[ترجمه گوگل]کاپیتان توسط خدمه لجوج خود تنظیم شده است
9. The man is roguish through and through.
[ترجمه ترگمان]این مرد در این باره با شیطان سروکار دارد
[ترجمه گوگل]مرد از طریق و از طریق دروغ گفتن است
10. His lightly roguish Story of a Cheat (193 consists of narration but virtually no dialogue.
[ترجمه ترگمان]داستان سبک و سبک او در مورد یک Cheat (۱۹۳)شامل داستان سرایی است، اما عملا هیچ گفتگویی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]داستان نادرست خود را از تقلب (193 شامل داستان، اما تقریبا هیچ گفت و گو
11. The man was roguish through and through.
[ترجمه ترگمان]این مرد در این باره با شیطان سروکار داشت
[ترجمه گوگل]این مرد از طریق و از طریق دروغ گفتن بود
12. The charming, roguish Drake is after the secret of Marco Polo's lost fleet, and it's going to take a lot of fisticuffs and gunplay and problem-solving to find it.
[ترجمه ترگمان]دریک هتل جذاب و roguish به نام دریک ناوگان از دست رفته مارکو پولو پیدا کرده، و قرار است مشت مشت مشت و چماق و حل مساله را حل کند تا آن را پیدا کند
[ترجمه گوگل]Drake جذاب و دلگرم کننده پس از راز ناوگان گمشده مارکو پولو است و برای پیدا کردن آن، بسیاری از جاسوسان و تفنگ و حل مشکل را می گیرند
13. Equity is a roguish thing, for it varies with the length of the Chancellor's foot.
[ترجمه ترگمان]برابری چیز زیادی است زیرا با طول پای صدراعظم متفاوت است
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزد یک چیز غلط است، زیرا با طول پای صندوق رأی متفاوت است
14. I asked him for a kind of roguish folk hero type of Indiana jones character. He delivered a great design.
[ترجمه ترگمان]من از او برای یک نوع of با شخصیت ایندیانا جونز درخواست کردم او طرحی عالی ارائه داد
[ترجمه گوگل]من از او خواسته بودم نوعی قهرمان قهرمان روحانی شخصیت ایندیانا جونز را ببینم او طراحی فوق العاده ای ارائه داد
15. " Once again flashing a roguish grin, he added, "But he's George's favorite actor-which is very telling of George.
[ترجمه ترگمان]او اضافه کرد: \" یک بار دیگر یک پوزخند شیطنت آمیزی می زنم \" اما او بازیگر مورد علاقه جورج است - که از جورج خیلی تعریف می کند
[ترجمه گوگل]او اضافه کرد: 'یک بار دیگر فریاد زدن از سرگیجه سرکش، اما او بازیگر مورد علاقه جورج است، که بسیار جورج است