کلمه جو
صفحه اصلی

ruction


معنی : همهمه، قیل و قال، داد
معانی دیگر : (عامیانه) بلوا، جنجال و شورش، آشوب، سر و صدا

انگلیسی به فارسی

(در گفتگو) همهمه، سر و صدا، قیل و قال، داد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a noisy quarrel or other disturbance; ruckus.

• ructions are strong protests, quarrels, or other trouble; an informal word.

مترادف و متضاد

همهمه (اسم)
uproar, buzz, tumult, ruckus, hullabaloo, ruction

قیل و قال (اسم)
noise, row, fracas, jangle, ruction

داد (اسم)
shout, outcry, justice, squeal, ruction, vociferation

جملات نمونه

1. Both ac-tivities have caused some ructions.
[ترجمه ترگمان] هر دو \"tivities\" یه مقدار \"ructions\" رو ایجاد کردن
[ترجمه گوگل]هر دو فعالیت سبب بروز برخی حوادث شده است

2. There'll be ructions if you don't do as you're told.
[ترجمه ترگمان]اگر کاری را که به شما گفته اند انجام ندهید، ructions خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر شما انجام نداده اید، به شما گفته می شود

3. There'll be ructions if her father ever finds out.
[ترجمه ترگمان]اگه پدرش بفهمه تو دردسر می افتی
[ترجمه گوگل]اگر پدرش هرگز متوجه شود، مزاحمت ها خواهد بود

4. There'll be ructions if I'm not home by midnight.
[ترجمه ترگمان]اگه تا نیمه شب دیگه خونه نباشم
[ترجمه گوگل]اگر نیمه شب خانه نداشته باشم، مناسبت هایی وجود خواهد داشت

5. The announcement caused serious ructions.
[ترجمه ترگمان]اعلام این خبر باعث ructions جدی شد
[ترجمه گوگل]این اعلامیه باعث خسارت های جدی شد

6. You can expect ructions at home if you have been taking a partner for granted recently.
[ترجمه ترگمان]اگر به تازگی شریک زندگی خود بوده اید، می توانید انتظار ructions در خانه را داشته باشید
[ترجمه گوگل]اگر اخیرا شریکی دریافت کرده اید، می توانید خانه ها را از خانه بیرون کنید

7. There have been some serious ructions when they have played table tennis, with rows and cheating and shouting matches.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تنیس روی میز بازی می کردند، ructions جدی وجود داشت، با ردیف و تقلب و فریاد زدن
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها روی تنیس روی میز بازی کرده اند، ردیف ها و مسابقه های فریبنده و فریاد زده شده اند

8. I remember ructions once when she was my houseman.
[ترجمه ترگمان]یادم میاد زمانی که اون هوس من بود یه بار \"ructions\" اومد
[ترجمه گوگل]من یکبار وقتی که منزل من بود، به یاد می آوردم

9. At present, our hydropower const ruction system exists the contradictory of finance demands and investment system.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سیستم برق آبی const ما تناقض بین تقاضاهای مالی و سیستم سرمایه گذاری وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سیستم هشدار دهنده برق آبی ما متناقض از نیازهای مالی و سیستم سرمایه گذاری وجود دارد

10. Wet rust that the above-mentioned shipping inst ruction is clear to you and hope that the shipment will give the users entire satisfaction.
[ترجمه ترگمان]زنگ زدگی تر که کالای ذکر شده در بالا به آن اشاره می کند برای شما روشن است و امیدوار است که این محموله کل رضایت کاربران را به شما بدهد
[ترجمه گوگل]زنگ های مرطوب که در بالا ذکر شده است حمل و نقل نصب شده است برای شما روشن است و امیدواریم که حمل و نقل را به کاربران تمام رضایت

11. This article describes structure, software ruction and key applied technologies of CAT system for accepting hydraulic pump.
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار، نرم افزار ruction و فن آوری های کاربردی کلیدی سیستم CAT برای پذیرش پمپ هیدرولیکی را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ساختار، برنامه ریزی نرم افزار و تکنولوژی های کاربردی کلیدی سیستم CAT برای پذیرش پمپ هیدرولیک شرح داده شده است

12. The hydrogeologic conditions, the groundwater in const ruction pit and the countermeasures in Wuhan area are introduced.
[ترجمه ترگمان]شرایط hydrogeologic، آب های زیر زمینی در حفره ruction const و the در ناحیه Wuhan معرفی شده اند
[ترجمه گوگل]شرایط هیدروژئولوژیکی، آبهای زیرزمینی در گودال فشرده و مقابله با اقدامات در منطقه ووهان معرفی شده است

13. The const ruction of school sports ecological index system is to promote the school sports ecology.
[ترجمه ترگمان]The ruction از سیستم شاخص اکولوژیکی ورزشی مدرسه، ترویج اکولوژی ورزشی مدرسه است
[ترجمه گوگل]تدوین استانداردهای زیست محیطی ورزش مدرسه، ارتقاء اکولوژی ورزش مدرسه است

14. GPS, filling const ruction, quality control, integrated system, face rockfill dam.
[ترجمه ترگمان]GPS، پر کردن const ruction، کنترل کیفیت، سیستم یکپارچه، و سد rockfill
[ترجمه گوگل]جی پی اس، پرتاب، کنترل کیفیت، سیستم یکپارچه، سد سنگفرشی چهره

15. Therefore, OGP has the ruction of adjusting cow osteoblast, promotes the bone, the experiment also indicated that the cow experimentation may be used as the model of the rodentia animal.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، OGP دارای قابلیت تنظیم osteoblast گاو است، استخوان را ارتقا می دهد، آزمایش همچنین نشان داد که آزمایش گاو می تواند به عنوان مدل حیوان rodentia مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]از این رو، OGP فاقد تنظیم استئوبلاست گاو است، باعث افزایش استخوان می شود، آزمایش همچنین نشان داد که آزمایش گاو به عنوان مدل حیوانات میمون مورد استفاده قرار می گیرد


کلمات دیگر: