کلمه جو
صفحه اصلی

frizzy


معنی : چین دار، مجعد، فرفری، حاشیه دار، فردار
معانی دیگر : رجوع شود به: frizzly

انگلیسی به فارسی

فرفری، مجعد، فردار، چین دار، حاشیه دار


فریزر، چین دار، مجعد، فرفری، فردار، حاشیه دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: frizzier, frizziest
مشتقات: frizzily (adv.), frizziness (n.)
• : تعریف: formed into or covered with small tight curls.
متضاد: straight

- frizzy hair
[ترجمه ترگمان] مو فرفری
[ترجمه گوگل] موهای فر

• curly, full of curls
frizzy hair has stiff, wiry curls.

مترادف و متضاد

چین دار (صفت)
corrugated, frizzy, folded, wrinkled, plicate, frizzly, rugose

مجعد (صفت)
crisp, crispy, frizzy, frizzly, curly

فرفری (صفت)
crispy, frizzy, frizzly, curly, locky, kinky

حاشیه دار (صفت)
laciniate, frizzy, frizzly, fimbriate, fringy, limbed

فردار (صفت)
frizzy, frizzly

curly


Synonyms: kinky, crimped, frizzly


جملات نمونه

1. My hair goes all frizzy if it gets rained on.
[ترجمه ترگمان]اگه بارون بیاد موهام فرفری میشه
[ترجمه گوگل]اگر ریش بگذارد موهایم تمام می شود

2. Some people have naturally frizzy hair.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم به طور طبیعی موهای مجعد دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم به طور طبیعی موهای چرکی دارند

3. The rain made my hair go frizzy.
[ترجمه ترگمان]باران باعث شد موهایم فرفری شود
[ترجمه گوگل]باران موی من را به صورت خیس زد

4. Carol's hair had a slightly frizzy perm.
[ترجمه ترگمان]موهای کارول موهای فرفری داشت
[ترجمه گوگل]موهای کارول دارای یک پریم کمی براق بود

5. They're best for naturally dry,[sentence dictionary] curly and frizzy hair but can be used on chemically damaged hair too.
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر خشک شدن طبیعی، [ فرهنگ لغت جمله ] مجعد و مجعد هستند اما می توانند به موهای آسیب دیده شیمیایی نیز مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]آنها برای طبخ خشک، واژه فرهنگ لغت، موهای فرفری و موی سرخ مناسب هستند، اما می توانند برای موهای شیمیایی آسیب دیده نیز مورد استفاده قرار گیرند

6. Mrs Marriot was an old woman with frizzy red hair and no teeth.
[ترجمه ترگمان]خانم Marriot زن پیری بود با موهای مجعد و دندان های سفید
[ترجمه گوگل]خانم Marriot یک پیرمرد با موهای قرمز فصیح و بدون دندان بود

7. Her mass of frizzy black hair was a woman's as well.
[ترجمه ترگمان]انبوه موهای سیاه و مجعد او هم زن خوبی بود
[ترجمه گوگل]توده ای از موهای سیاه و سفید نیز از جمله زنان بود

8. Frizzy - haired, friendless, neurotic a collector of comic books, Seth broke the mold on modern day protagonists.
[ترجمه ترگمان]سث آن ها را در روز امروزی و بدون دوست و بی کس و بی کس و تنها و بدون دوست و بی کس و تنها گذاشت
[ترجمه گوگل]سفت، موش، دوست نداشتنی، مجموعه ای از کتاب های کمیک، سفت قالب را در قهرمانان مدرن امروز شکست

9. If your hair is dry, frizzy unmanageable, maybe it's just hungry!
[ترجمه ترگمان]اگه موهات خشک و رام شده باشه شاید خیلی گرسنه باشه
[ترجمه گوگل]اگر موهای شما خشک است، فریزر غیر قابل کنترل است، شاید فقط گرسنه باشد!

10. The splendour of her shoulders, her frizzy hair might have made him doubtful.
[ترجمه ترگمان]شکوه شانه هایش، موهای مجعد او ممکن بود او را به شک بیندازد
[ترجمه گوگل]شکوفه های شانه های او، موهای برافراشته او ممکن است او را تردید ساخته است

11. No more frizzy hair Why is my hair so FRIZZY and dry, coarse or brittle?
[ترجمه ترگمان]نه مو فرفری، چرا موهایم آن قدر خشک و خشک و خشک است؟
[ترجمه گوگل]موهای سفت و محکم بیشتر موهای من چرک و خشک، زبر و شکننده است؟

12. First, image frizzy sets were taken as character space, and then the exact position was optimized by the 3 layer forward neural network algorithm.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، مجموعه مجعد تصویر به عنوان فضای کاراکتر در نظر گرفته شدند، و سپس موقعیت دقیق با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی ۳ لایه بهینه شد
[ترجمه گوگل]اول، مجموعه ای از فریزرهای تصویر به عنوان فضای شخصیتی گرفته شد و سپس موقعیت دقیق توسط الگوریتم شبکه 3 لایه رو به جلو بهینه شد

13. One was a junior doctor at a London hospital with pale skin and frizzy hair.
[ترجمه ترگمان]یکی از پزشکان جوان در بیمارستان لندن با پوستی رنگ پریده و موهای مجعد داشت
[ترجمه گوگل]یک پزشک جوان در بیمارستان لندن با پوست رنگ پریده و موهای برافراشته بود

14. This was not chubby Eileen with the blue-veined legs, or black-skinned Blossom with the frizzy wire-wool hair.
[ترجمه ترگمان]ان وقت الین با آن پاهای آبی که با رگه های آبی تیره یا موهای سیاه پوشیده شده بود نبود
[ترجمه گوگل]این آیلین چاق با پاهای آبی پوشانده شد، یا بلوز سیاه پوست با موهای پشمالو خرد شده بود

15. Q I have long, naturally curly hair which always seems to be dry and often goes frizzy.
[ترجمه ترگمان]سوال: من موهای بلند و naturally دارم که همیشه خشک و مجعد می شود
[ترجمه گوگل]Q من طولانی، به طور طبیعی موهای فرفری است که همیشه به نظر می رسد خشک و اغلب می شود frizzy


کلمات دیگر: