1. Were they ministers, the funeral home owner, the largest landowner?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها وزرا، مالک خانه، بزرگ ترین مالک خانه بودند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها وزرای، صاحب خانه های مراسم تشییع جنازه، بزرگترین صاحبخانه بودند؟
2. The funeral home brought her directly from the morgue this morning, and she may still be cold.
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین او را امروز صبح مستقیما از مرده شوی خانه بیرون آورد، و شاید هنوز سردش باشد
[ترجمه گوگل]خانه مراسم تشییع جنازه او صبح به طور مستقیم از مرگی او را آورد و ممکن است هنوز هم سرد باشد
3. Witzke points out that his funeral home staff is mostly young and about half are women.
[ترجمه ترگمان]Witzke اشاره می کند که کارکنان خانه اش اکثرا جوان هستند و حدود نیمی از آن ها زن هستند
[ترجمه گوگل]Witzke اشاره می کند که کارکنان خانه تشییع جنازه او عمدتا جوان هستند و حدود نیمی از زنان هستند
4. One of his houses is now a funeral home.
[ترجمه ترگمان] یکی از خونه هاش الان مراسم تدفین - ه
[ترجمه گوگل]یکی از خانه هایش اکنون خانه تشییع جنازه است
5. I could have asked to go to the funeral home for a last view, to have the coffin unscrewed.
[ترجمه ترگمان]می توانستم از او خواهش کنم که برای آخرین بار به مراسم تدفین برود و تابوت را باز کند
[ترجمه گوگل]من می توانستم برای رفتن به خانه مراسم تشییع جنازه برای آخرین دیدگاه، به زنگ زدن خرگوش
6. Visitation at the funeral home is from 2 to 8 p. m. on Monday.
[ترجمه ترگمان]Visitation در مراسم تدفین از ۲ تا ۸ بعد از ظهر است متر دوشنبه
[ترجمه گوگل]بازدید در خانه مراسم تشییع جنازه از 2 تا 8 است متر در روز دوشنبه
7. He spent a week at a funeral home researching mortuary procedures for his new novel.
[ترجمه ترگمان]او یک هفته را در یک مراسم تدفین در خانه به سر برد که برای رمان جدیدش در مرده شوی خانه استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک هفته در یک مراسم تشییع جنازه در حال تحقیق در مورد پرونده های موروثی برای رمان جدیدش بود
8. Therefore, Wu Jie and funeral home less than gui zang Hechi days.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، وو Jie و تشییع جنازه در خانه به مراتب کم تر از gui zang Hechi بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، وو جی و مراسم تشییع جنازه کمتر از روزهای گای زنگ هچی
9. Ellis said she started the country's first pet funeral home three years ago after the death of her dog Mico, a schnauzer mix.
[ترجمه ترگمان]الیس گفت که او اولین مراسم تدفین حیوانات خانگی را سه سال پیش پس از مرگ سگ her، مخلوط schnauzer، آغاز کرد
[ترجمه گوگل]الیس گفت که او سه سال پیش پس از مرگ سگ مایکو، یک ترکیب شانونز، نخستین خانه تشییع جنازه کشور خود را آغاز کرد
10. House of Tranquility Funeral Home Ltd.
[ترجمه ترگمان]خانه of تشییع جنازه مسئولیت محدود
[ترجمه گوگل]خانه آرامگاه مراسم تشییع جنازه خانه
11. A woman went into a funeral home to make arrangements for her husband's funeral.
[ترجمه ترگمان]یک زن برای تهیه مقدمات مراسم تدفین شوهرش به خانه رفته بود
[ترجمه گوگل]یک زن برای ترتیب دادن مراسم تشییع شوهرش به یک خانه مراسم تشییع جنازه رفت
12. In the front yard of funeral home: " Drive carefully, and we'll wait for you. "
[ترجمه ترگمان]در حیاط جلویی خانه: \" با دقت رانندگی کنید، و ما منتظر شما خواهیم ماند \"
[ترجمه گوگل]در حیاط جلویی خانه مراسم تشییع جنازه: 'با رانندگی به دقت، و ما برای شما صبر کنید '
13. That shit'll clear a funeral home out.
[ترجمه ترگمان]این لعنتی یک مراسم تدفین تموم میشه
[ترجمه گوگل]این خانه یک خانه مراسم تشییع جنازه را پاک می کند
14. On its site www. cofanifunebri. it, the Rome-based funeral home and coffin factory Cisa features its hand-crafted caskets alongside models sipping champagne or reclining seductively on the lids.
[ترجمه ترگمان]در سایت www cofanifunebri این تابوت که مقر آن در رم و کارخانه تابوت بود، کلاه های ساخت دست آن را در کنار مدل هایی قرار داده بود که به طرز فریبنده ای چشمک می زدند و یا به طرز فریبنده ای روی the لمیده بودند
[ترجمه گوگل]در سایت خود www cofanifunebri این، خانه های مراسم تشییع جنازه رم و کارخانه تابوت Cisa ویژگی های دسته گل دست خود را در کنار مدل های شامپاین را شانه خزر و یا مجذوب خود را در گودال