کلمه جو
صفحه اصلی

distiller


معنی : دستگاه تقطیر، عرق کش، تقطیرکننده
معانی دیگر : (شخص یا دستگاه) تقطیر کننده، چکانشگر

انگلیسی به فارسی

عرق‌کش، تقطیرکننده، دستگاه تقطیر


مقطر، دستگاه تقطیر، عرق کش، تقطیرکننده


انگلیسی به انگلیسی

• purifier; person or company that makes alcoholic beverages
a distiller is a person or a company that makes whisky or similar strong alcoholic drinks by a process of distilling.

مترادف و متضاد

دستگاه تقطیر (اسم)
still, distiller

عرق کش (اسم)
distiller

تقطیر کننده (اسم)
distiller

جملات نمونه

1. In 199 United Distillers acquired a 75% shareholding in the company.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ سازمان ملل متحد، یک شرکت ۷۵ درصد سهام در این شرکت به دست آورده است
[ترجمه گوگل]در 199 شرکت United Distillers سهم 75٪ در شرکت به دست آورد

2. Up to the infamous Distillers bid, Saunders did much to revive the brewing group's fortunes and expand its activities.
[ترجمه ترگمان]پیش از پیشنهاد معروف distillers، ساندرز برای احیای دارایی های گروه آبجوسازی و توسعه فعالیت های آن کار زیادی انجام داد
[ترجمه گوگل]سوندرز به پیشنهاد شراب دیملزرس برای بهبود بخشیدن به گروه های آبجو و گسترش فعالیت هایش کمک زیادی کرد

3. All manufacturing units have been consolidated into United Distillers Production Inc., thus allowing for significant rationalisation and productivity enhancement.
[ترجمه ترگمان]همه واحدهای تولیدی در شرکت تولید distillers متحد یکپارچه شده اند و در نتیجه امکان افزایش بهره وری و بهره وری قابل توجه را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]تمام واحدهای تولیدی به شرکت تولید کننده یونایتد ادغام شده اند، و به این ترتیب امکان افزایش عقلانی و افزایش بهره وری را فراهم می آورد

4. United Distillers employs around 000 people worldwide and, with its joint ventures, an additional 500.
[ترجمه ترگمان]یونایتد distillers حدود ۱۰۰۰۰ نفر را در سراسر جهان استخدام می کند و با سرمایه گذاری مشترک خود ۵۰۰ نفر دیگر را استخدام می کند
[ترجمه گوگل]United Distillers حدود 000 نفر را در سراسر جهان استخدام می کند و با سرمایه گذاری مشترک 500 دلار اضافی دارد

5. Distillers revamped tequila's image by packaging it in eye-catching bottles.
[ترجمه ترگمان]distillers تصویر tequila را با بسته بندی آن در بطری ها نگاه دارد
[ترجمه گوگل]اسپریتسیرها تصویر تکیلا را با بسته بندی آن در بطری های چشم گیر تجدید کرد

6. On Tuesday Invergordon Distillers reported a marginal improvement in underlying profits, no mean feat given the difficulties facing the whisky sector.
[ترجمه ترگمان]روز سه شنبه Invergordon distillers شاهد بهبود حاشیه ای در زمینه سود، بدون توجه به مشکلات موجود در بخش ویسکی، گزارش داد
[ترجمه گوگل]روز سه شنبه Invergordon Distillers گزارش داد که بهبودی حاشیه ای در سودهای اساسی، به این معنی نیست که با مشکلات موجود در بخش ویسکی مواجه شده است

7. The other core business is United Distillers, the world's most profitable spirits company.
[ترجمه ترگمان]شرکت اصلی دیگر یونایتد distillers، بزرگ ترین شرکت ارواح profitable است
[ترجمه گوگل]کسب و کار اصلی دیگر، United Distillers، شرکت سودآورترین ارواح دنیا است

8. Distillers scrambled to develop processing techniques that would allow them to carve out their own niches.
[ترجمه ترگمان]distillers تلاش کرد تا تکنیک های پردازش را توسعه دهد که به آن ها اجازه می دهد niches خودشان را بسازند
[ترجمه گوگل]اسپری کننده ها برای تدوین تکنیک های پردازش، به آنها اجازه می دادند تا نیش خود را برش دهند

9. The distillers believe the EC tax policy is strangling their business.
[ترجمه ترگمان]کارشناسان بر این باورند که سیاست مالیات EC در حال خفه کردن کسب وکار آن ها است
[ترجمه گوگل]معامله گران معتقدند که سیاست مالیات در اروپا، کسب و کار خود را خفه می کند

10. This distiller was granted to the first license to commercially produce tequila in 179
[ترجمه ترگمان]این distiller برای اولین مجوز برای تولید commercially tequila در ۱۷۹ میلادی اعطا شد
[ترجمه گوگل]این تقطیر برای مجوز اولیه برای تولید تکیلا در سال 179 مجاز بود

11. But in 200 whisky distiller Suntory said it had succeeded in developing natural blue roses.
[ترجمه ترگمان]اما در ۲۰۰ ویسکی distiller Suntory گفت که موفق به توسعه گل سرخ طبیعی شده است
[ترجمه گوگل]اما در 200 اسپری ویسکی Suntory گفت که در توسعه گل های طبیعی آبی موفق بوده است

12. To control the distiller device of pharmaceutical Industry by the multimedia computer autocontrol system.
[ترجمه ترگمان]کنترل دستگاه distiller صنعت داروسازی با استفاده از سیستم autocontrol کامپیوتر چند رسانه ای
[ترجمه گوگل]برای کنترل دستگاه تقطیر صنایع دارویی توسط سیستم کنترل اتوماتیک کامپیوتر چندرسانه ای

13. According to this technology, the dehydrated distiller firstly was vibrated and striked with hammer mill without screen and then sifted by vibrating screen.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این فن آوری، ابتدا distiller dehydrated با استفاده از آسیاب چکشی بدون صفحه نمایش داده شد و سپس با یک صفحه لرزان بررسی شد
[ترجمه گوگل]با توجه به این تکنولوژی، تقطیر آب آشامیدنی در ابتدا با دستگاه آسیاب چکش بدون صفحه نمایش لرزش داده شد و سپس توسط صفحه ویبره پخش شد

14. The comparative test of LNK871 rapid Kjeldahl distiller and semi-micro Kjeldahl appearance was reviewed in this paper.
[ترجمه ترگمان]آزمون تطبیقی of Kjeldahl rapid و ظاهر semi - در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تست مقایسه ای از لیتیم سریع Kjeldahl LNK871 و ظاهر نیمه میکرو Kjeldahl در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت

15. The distiller has aged all his whisky for more than ten years.
[ترجمه ترگمان]The بیش از ده سال تمام ویسکی خود را از دست داده است
[ترجمه گوگل]تقریبا بیش از ده سال تمام ویسکی خود را سالم کرده است


کلمات دیگر: