کلمه جو
صفحه اصلی

eyeful


معنی : زیبا
معانی دیگر : نگاه سیر، نگاه کامل، مقدار دارو (و غیره) لازم برای هر چشم، به اندازه ی نیاز چشم، مقدار زیاد

انگلیسی به فارسی

مقدار زیاد، زیبا


چشمک زدن، زیبا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: eyefuls
(1) تعریف: foreign matter in the eye that obscures vision.

- an eyeful of soapsuds
[ترجمه ترگمان] کف صابون
[ترجمه گوگل] یک چشم انداز از soapsuds

(2) تعریف: as much as one can or desires to see.

- We got an eyeful of exotic birds in the jungle.
[ترجمه ترگمان] ما یه عالمه پرنده عجیب و غریب تو جنگل داریم
[ترجمه گوگل] ما پرندگان عجیب و غریب در جنگل را دیدیم

(3) تعریف: (informal) a good-looking person, usu. a woman.
مشابه: beauty, dish

• as much as the eye can hold; full or satisfying view, good look; strikingly attractive person
an eyeful of dust or liquid is an amount of it which has got into someone's eye.
if you get an eyeful of someone or something, you have a good look at them; an informal use.
if men refer to a woman as an eyeful, they mean that they find her very attractive; an informal use.

مترادف و متضاد

زیبا (صفت)
cute, yummy, handsome, beautiful, scrumptious, spiffy, fair, beauteous, elegant, picturesque, goodly, well-favored, well-favoured, bonnie, bonny, chic, stylish, dinky, eyeful, pulchritudinous

spectacular-looking person


Synonyms: beauty, dazzler, knockout, looker, lovely, show, spectacle, stunner, vision


Antonyms: eyesore


جملات نمونه

1. he got closer to the beauty queen to get an eyeful
به ملکه ی زیبایی نزدیکتر شد تا یک نگاه سیر بکند.

2. As the lorry went past, I got an eyeful of grit.
[ترجمه ترگمان]وقتی که این ماشین باری از کنار من رد شد، من یک رگه شن از شن گرفتم
[ترجمه گوگل]همانطور که کامیون گذشته بود، من از گودال چشم پوشی کردم

3. Then she bent over and gave him an eyeful of her tattoos.
[ترجمه ترگمان]سپس خم شد و eyeful از خال کوبی شده اش به او داد
[ترجمه گوگل]سپس او خم شد و به او خیره شد

4. I've been told that she was quite an eyeful in her youth.
[ترجمه ترگمان]به من گفته اند که او در جوانی خود بیش از حد تعصب نشان می دهد
[ترجمه گوگل]به من گفته شده است که او در جوانانش بسیار چشمگیر است

5. Hey, get an eyeful of this!
[ترجمه ترگمان]! هی، یه نگاهی به این بنداز
[ترجمه گوگل]هی، از این چشمک زدن!

6. I'd call her an eyeful, Kate.
[ترجمه ترگمان]من بهش میگم \"eyeful\"، \" کیت
[ترجمه گوگل]من او را کت، او را دیدم

7. Alyson is an eyeful, standing there in her miniskirt.
[ترجمه ترگمان]Alyson یک eyeful است که در دامن کوتاه her ایستاده است
[ترجمه گوگل]آلیسون یک چشم انداز است، در آنجا مینیسکارد ایستاده است

8. The new green, green, green, green eyeful Yes, gentle with our line of sight.
[ترجمه ترگمان]سبز، سبز، سبز، سبز، آ ره، آ ره، آ ره، آ ره
[ترجمه گوگل]سبز، سبز، سبز، سبز چشمگیر بله، ملایم با خط دید ما

9. He told his wife, his wife eyeful tears, but help him on Erhuameiyue melt iron.
[ترجمه ترگمان]زنش به همسرش گفت که زنش اشک می ریزد، اما به او کمک کن که آهن ذوب شود
[ترجمه گوگل]او به همسرش، همسرش، اشک هایش را به همسرش گفت، اما به او کمک می کند تا آهن Erhuameiyue را ذوب کند

10. Dinner is prepared in such kitchen, eyeful is natural feeling, still can smell it seems that nature ligneous faint scent, a kind of pastoral feeling arises spontaneously.
[ترجمه ترگمان]شام در این آشپزخانه مهیا است، eyeful یک احساس طبیعی است، و هنوز هم می تواند آن را استشمام کند، به نظر می رسد که طبیعت عطر ضعیفی دارد، نوعی احساس چوپانی به طور خودبخود ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]شام در آشپزخانه آماده شده است، چشم انداز احساس طبیعی است، هنوز می تواند بوی آن به نظر می رسد که طبیعت عطر و بوی ضعیف، نوعی حس بویایی خود به خود به وجود می آید

11. She was a statuesque redheaded eyeful.
[ترجمه ترگمان] اون یه دختر خوشگل مو قرمز بود
[ترجمه گوگل]او چشم و گوش مجلسی بود

12. Looking back over the years, it preposterous eyeful, and a bitter tears it.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این همه سال به عقب نگاه می کرد، آن را مسخره می کرد و اشک های تلخ آن را در بر می گرفت
[ترجمه گوگل]در طول سال ها بازخوانی می کنید، آن چشمک زدن غیرممکن است و آن را تیز می کند

13. Eyeful unbearable March evening, I lift my head has felt a thousand mountains green.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر مارس غیرقابل تحمل، سرم را بلند می کنم و هزار کوهستان سبز رنگ را حس می کنم
[ترجمه گوگل]چشم غیر قابل تحمل ماه مارس شب، من بلند سر من احساس هزار کوه سبز است

14. The blonde was a real eyeful as she reclined on the beach in her skimpy bikini.
[ترجمه ترگمان]اون زن مو بلوند یه eyeful واقعی بود که با مایو زنانه روی ساحل لم داده بود
[ترجمه گوگل]در حالیکه او در ساحل خود را در لباس دوشش شلوغی خود قرار داده بود، بلوند واقعی به نظر می رسید

He got closer to the beauty queen to get an eyeful.

به ملکه‌ی زیبایی نزدیک‌تر شد تا یک نگاه سیر بکند.



کلمات دیگر: