کلمه جو
صفحه اصلی

doctrinal


معنی : تعلیمی، تعلیماتی، عقیدهای، مبنی بر عقاید نظری
معانی دیگر : تعلیماتی، تعلیمی، عقیده ای، مبنی بر عقاید نظری

انگلیسی به فارسی

تعلیماتی، تعلیمی، عقیده‌ای، مبنی بر عقاید نظری


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to doctrine; pertaining to a teaching; pertaining to a belief or tenet; pertaining to the teachings of a religion or branch of knowledge
doctrinal is used to describe something that is related to doctrines; a formal word.

مترادف و متضاد

تعلیمی (صفت)
didactic, doctrinal

تعلیماتی (صفت)
doctrinal

عقیده ای (صفت)
doctrinal

مبنی بر عقاید نظری (صفت)
doctrinal

جملات نمونه

1. Doctrinal differences were vigorously debated among religious leaders.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های جنسیتی به شدت در میان رهبران مذهبی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اختلافات مذهبی در میان رهبران مذهبی شدیدا مورد بحث قرار گرفت

2. He instituted a stringent litmus test on doctrinal matters.
[ترجمه ترگمان]او یک آزمایش سخت برای مسائل دینی وضع کرد
[ترجمه گوگل]او تست لاکتمهای سختگیرانه را درمورد آموزههای مذهبی تدوین کرد

3. His doctrinal position is further and usefully clarified in fifteen sermons, which presumably belong to his years as abbot and bishop.
[ترجمه ترگمان]وضع doctrinal در پانزده سخنرانی، که احتمالا متعلق به سال های او به عنوان اسقف و اسقف است، مفید و مفید است
[ترجمه گوگل]موقعیت دکترین او در پانزده خطبه، که احتمالا متعلق به سال های او به عنوان عبادت و اسقف است، بیشتر و مفصل است

4. Approves doctrinal formulations, weapons programmes, and draws up overall plan for Politburo ratification.
[ترجمه ترگمان]تایید فرمول های doctrinal، برنامه های تسلیحاتی و ایجاد طرح کلی برای تصویب دفتر سیاسی
[ترجمه گوگل]تصویب فرمول های قانونی، برنامه های سلاح ها و طرح کلی برنامه های تصویب پلی است

5. Differing Styles Different doctrinal and liturgical emphases have their influence upon the kind of music used in churches of different traditions.
[ترجمه ترگمان]شیوه های مختلف بر روی هر نوع موسیقی که در کلیساهای مختلف به کار می رود، تاثیر خود را بر نوع موسیقی که در کلیساهای مختلف به کار می رود، دارند
[ترجمه گوگل]سبک های گوناگون تأکیدات متافیزیکی و الهیاتی تأثیر خود را بر نوع موسیقی مورد استفاده در کلیساهای سنت های مختلف دارند

6. There was certainly a specifically doctrinal attraction, which, for a time, was almost overwhelming.
[ترجمه ترگمان]به طور حتم مورد علاقه doctrinal بود که برای مدتی تقریبا طاقت فرسا بود
[ترجمه گوگل]مطمئنا جاذبه خاصی وجود داشت که برای مدتی تقریبا غریب بود

7. By selecting a doctrinal conservative with a record of compassion, the Vatican eased those fears.
[ترجمه ترگمان]واتیکان با انتخاب یک محافظه کار مذهبی با سابقه ترحم، این ترس ها را تخفیف داد
[ترجمه گوگل]واتیکان با انتخاب یک محافظه کار قانونی با سابقه محبت، این ترس ها را تسکین داد

8. Fundamentalists were obsessed with doctrinal purity.
[ترجمه ترگمان]fundamentalists به purity doctrinal علاقه داشتند
[ترجمه گوگل]بنیادگرایان با خلوص اصول اخلاقی روبرو شدند

9. Doctrinal issues were never ventilated, and the dispute was confined to questions of legal rights and political jurisdiction.
[ترجمه ترگمان]مسائل Doctrinal هرگز تهویه نشد و اختلاف به سوالات مربوط به حقوق قانونی و اختیارات سیاسی محدود شد
[ترجمه گوگل]مسائل اداری هرگز تهدید نبودند و اختلاف به مسائل حقوق قانونی و صلاحیت سیاسی محدود بود

10. At the doctrinal level there are also important differences.
[ترجمه ترگمان]در سطح رهنامه ای، تفاوت های مهمی نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]در سطح درک نیز تفاوت های مهمی وجود دارد

11. Doctrinal self-definition was accompanied by institutional development.
[ترجمه ترگمان]تعریف خود - تعریف با توسعه سازمانی همراه بود
[ترجمه گوگل]تعریف ادبی با توسعه نهادی همراه بود

12. As for the doctrinal impediments, Wilkins pointed out that intelligent inhabitants need not be like humans.
[ترجمه ترگمان]ویلکینز با اشاره به موانع doctrinal اظهار داشت که مردم هوشمند به انسان ها مانند انسان ها نیاز ندارند
[ترجمه گوگل]ویلکینز درمورد موانع دینی اشاره کرد که ساکنان هوشمند نباید مانند انسان باشند

13. Doctrinal issues were never ventilated.
[ترجمه ترگمان]مسائل Doctrinal هرگز تهویه نشد
[ترجمه گوگل]مسائل ادیان هرگز تهدید نشدند

14. Does the applicant have any doctrinal views, which are over - emphasized?
[ترجمه ترگمان]آیا متقاضی دارای هیچ دیدگاه نظری است، که بیش از حد مورد تاکید است؟
[ترجمه گوگل]آیا متقاضی دارای دیدگاه های آموزه ای است که بیش از آن تاکید شده است؟

پیشنهاد کاربران

عقیدتی

doctrinal ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: رهنامه‏ای
تعریف: مبتنی بر رهنامه یا متعلق به آن


کلمات دیگر: