1. funerary songs
سرودهای ترحیمی
2. This eighteenth-century fascination with funerary exactitude was not limited to the distaff side of society.
[ترجمه ترگمان]این شیفتگی قرن هجدهم با دقتی بی پایان به جنبه distaff جامعه محدود نمی شد
[ترجمه گوگل]این شادی هنجارهای قرن هجدهم با قیاس فتنه گرانه نه تنها به سمت طرف مقابل جامعه محدود نمی شد
3. In funerary rites or in cases of houses subject to the intrusions of snakes, this reverse direction is followed by the priest.
[ترجمه ترگمان]در مراسم تدفین یا در مورد خانه ها در معرض نفوذهای مارها، این جهت معکوس توسط کشیش دنبال می شود
[ترجمه گوگل]در مراسم تشییع جنازه یا در مورد خانه هایی که تحت نفوذ مارها قرار دارند، این مسیر معکوس به دنبال کشیش است
4. The square funerary monument was found to contain a series of stelae with inscriptions and five urns.
[ترجمه ترگمان]این بنای یادبود مربع شامل مجموعه ای از stelae با inscriptions و پنج گلدان بود
[ترجمه گوگل]بنای یادبود فرقه ای حاوی مجموعه ای از ستیل با کتیبه و پنج urns بود
5. Stone funerary beds are set on each side of the main chamber.
[ترجمه ترگمان]در هر طرف اتاق اصلی مراسم تدفین سنگ قرار دارد
[ترجمه گوگل]تختخوابهای سنگی در هر طرف محفظه اصلی قرار دارد
6. Most surviving examples are funerary, often commissioned quickly in response to unexpected death from disease, by no means uncommon in antiquity.
[ترجمه ترگمان]اکثر نمونه های زنده مراسم تدفین هستند که اغلب به سرعت در واکنش به مرگ غیرمنتظره از بیماری، به هیچ وجه غیرمعمول در عهد عتیق انجام می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر نمونه های زنده مانده از مراسم خاکسپاری، اغلب در پاسخ به مرگ غیرمنتظره از بیماری، به هیچ وجه غیر عادی در دوران باستان، به سرعت در اختیار ندارند
7. To the funerary historian the Tor Abbey Jewel is a highly important record.
[ترجمه ترگمان]برای تاریخدان مقبره ها، جواهر فروشی Abbey یک رکورد بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]Tor Abbey Jewel به یک مورخ تیراندازی یک رکورد بسیار مهم است
8. Roman funerary customs; art and mythology; women in classical antiquity.
[ترجمه ترگمان]آداب و رسوم تدفین رومیان؛ هنر و اساطیر؛ زنان در دوران باستان کلاسیک
[ترجمه گوگل]آداب و رسوم روحانی روم هنر و اساطیر؛ زنان در دوران قدیم کلاسیک
9. The Terracotta Army is a form of funerary art buried with the First Emperor of Qin.
[ترجمه ترگمان]ارتش Terracotta نوعی از آثار باستانی است که با اولین امپراتور (چین)به خاک سپرده شده است
[ترجمه گوگل]ارتش سرخ مایل به قرمز یک نوع از جادوگرانی است که توسط امپراتور اول چین دفن شده است
10. From Tao Fanglun a funerary object judges initially, the grave master favors in is a female.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، از اهالی تائو یک شی متعلق به مراسم تدفین یک زن است
[ترجمه گوگل]از ابتدا Tao Fanglun یک جادوگر قضایی قضاوت می کند، کاراکتر قبر در این مورد یک زن است
11. Many exquisite funerary objects were extracted from this grave.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اشیا مقبره های زیبا از این قبر بیرون کشیده شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اشیاء خیمه ای عالی از این قبر بیرون آورده شدند
12. Nearby chambers held Tut's legendary trove of funerary goods, including several royal chariots.
[ترجمه ترگمان]اتاق های مجاور، گنجینه ای از اشیای دفن شده شامل چندین ارابه سلطنتی را در اختیار دارند
[ترجمه گوگل]اتاق های مجاور برگزاری افسانه ای توت از کالاهای تروریستی، از جمله چند ارابه سلطنتی بود
13. I hate going to funerary.
[ترجمه ترگمان] من از going متنفرم
[ترجمه گوگل]من از رفتن به مراسم تشییع جنازه متنفرم
14. The corners of the enclosure were ornamented by sculptured funerary lions devouring stags.
[ترجمه ترگمان]گوشه و کنار این محوطه پر از مجسمه مصلوب مسیح بود که گوزن های نر را می بلعد
[ترجمه گوگل]گوشه های محوطه توسط شیرهای زرق و برق دار تزئین شده است
15. Out of this noisome soil grew some of the funerary customs of the upper classes, which today strike us as so exaggerated.
[ترجمه ترگمان]از این خاک نفرت انگیز، قسمتی از طبقات بالای طبقات بالاتر را که امروزه ما را به آن حد اغراق آمیز می زند، گسترش داد
[ترجمه گوگل]از این خاک خشمگین، بعضی از آداب و رسوم فرخندهای طبقات بالاسری، که امروزه ما را به عنوان غلط و غلط، به ما تحمیل می کنند، رشد کرد