1. Soon they were dead, victims of a mysterious poisoner.
[ترجمه ترگمان]به زودی کشته می شدند، قربانی یک مسموم کننده مرموز
[ترجمه گوگل]به زودی آنها مرده بودند، قربانیان مسموم اسرار آمیز
2. Madame de Sevigne telling the story of the poisoner, Madame de Brinvilliers, about to undergo the water torture.
[ترجمه ترگمان]مادام de داستان مسموم کننده خود را حکایت کرد، مادام de که نزدیک بود شکنجه آب را تحمل کند
[ترجمه گوگل]مادام د سونی داستان سمینار مادام د برینویلر را که در حال شکنجه آب است، گفت
3. It was rumoured that she was also a poisoner and a witch.
[ترجمه ترگمان]شایع بود که او هم مسموم کننده است و هم یک ساحره
[ترجمه گوگل]شایعه شده بود که او نیز مسموم و جادوگر بود
4. Well, it takes a poisoner to introduce the poisoned mind to manhood.
[ترجمه ترگمان]خب، اون یه مسموم کننده است که ذهن poisoned رو به مردانگی معرفی کنه
[ترجمه گوگل]خب، مسمومیت را برای نشان دادن ذهن مسموم به مردانگی می گیرد
5. Claire, a poisoner? Don't make me laugh — She was just a lousy cook.
[ترجمه ترگمان]کلر، مسموم کننده؟ منو نخندون اون فقط یه آشپز نکبتی بود
[ترجمه گوگل]کلر، یک مسموم؟ آیا من را خنده نده - او فقط یک آشپز غم انگیز بود
6. Here is Morgan the poisoner, and Merridew of abominable memory, and Mathews.
[ترجمه ترگمان]این مور گن مسموم کننده است، و Merridew از خاطرات نفرت انگیز و متی وز
[ترجمه گوگل]در اینجا مورگان مسموم کننده است، و ماریو از حافظه ناپاک و متیوز
7. The spectre of Valentine rising before the poisoner would have alarmed her less.
[ترجمه ترگمان]شبح ولنتاین قبل از اینکه مسموم کننده از جا برخیزد، کم تر او را نگران می کرد
[ترجمه گوگل]طلوع ولنتاین پیش از زخمی شدن، او را به خطر انداخت
8. That's the rumour which will begin to circulate: a poisoner as well as a sodomite.
[ترجمه ترگمان]این شایعه است که شروع خواهد شد: مسموم کننده مانند یک لواط
[ترجمه گوگل]این شایعه است که شروع به حمل یک مسموم کننده نیز خواهد کرد
9. He was never tried for murder, but was always pursued by an assumption that he was a poisoner.
[ترجمه ترگمان]او هرگز برای قتل تلاش نکرد، اما همیشه با این فرض که او مسموم کننده است تعقیب می شد
[ترجمه گوگل]او هرگز برای قتل محاکمه نشد، اما همیشه به این نتیجه رسید که او مسموم بود
10. Oh, he would be a doctor, an apothecary, but he was also a poisoner.
[ترجمه ترگمان]اوه، او یک دکتر بود، یک پزشک، اما یک مسموم کننده هم بود
[ترجمه گوگل]اوه، دکتر، متخصص روانپزشکی خواهد بود، اما او نیز مسموم بود
11. But this flavor can often be soured by that well-worn poisoner of relationships everywhere: Money.
[ترجمه ترگمان]اما این طعم اغلب می تواند با آن زهر دهنده خوب در همه جا خراب شود: پول
[ترجمه گوگل]اما این عطر و طعم اغلب می تواند توسط آن مسموم به خوبی پوشیده از روابط در همه جا گران است پول