کلمه جو
صفحه اصلی

rote


معنی : صدای موج
معانی دیگر : عادت، حافظه، (انجام دادن هرکار بدون تفکر و صرفا از روی عادت) بی فکرانه، طوطی وار، صدای خوردن امواج به ساحل، خیزاب آوا، (نوعی ساز زهی قرون وسطی شبیه سنتور) روت، کاری که از روی عادت بکنند، عادتاتکرار کردن

انگلیسی به فارسی

روت، صدای موج


صدای موج، عادت، کاری که از روی عادت بکنند، عادتا تکرار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: unthinking or mechanical routine or habit.
مشابه: routine

- The surgeon has done so many of these procedures that he can do them nearly by rote.
[ترجمه ترگمان] جراح خیلی از این روش ها را انجام داده است که می تواند آن ها را تقریبا با تکرار انجام دهد
[ترجمه گوگل] جراح بسیاری از این روش ها را انجام داده است که می تواند آنها را تقریبا توسط روت انجام دهد

(2) تعریف: a fixed procedure that relies on routine and repetition rather than deep comprehension of principles.

- The children learned their French lessons by rote.
[ترجمه ترگمان] بچه ها درس های فرانسوی آن ها را از روی عادت یاد گرفتند
[ترجمه گوگل] بچه ها درس های فرانسوی خود را با روت آموختند
صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by the use of rote.

- a rote procedure
[ترجمه ترگمان] یه روش rote
[ترجمه گوگل] یک روش روت
- rote learning
[ترجمه ترگمان] rote در حال یادگیری
[ترجمه گوگل] آموزش صدای موج

• routine, customary procedure or course of action
rote means arrived at by routine or habit rather than by careful thought.
if you learn something by rote, you learn it by memorizing it and not by thinking about it or trying to understand it.

مترادف و متضاد

صدای موج (اسم)
rote

جملات نمونه

1. rote learning
یادگیری طوطی وار،یادگیری از راه از بر کردن

2. by rote
از روی حافظه (نه اندیشه و داوری)،طوطی وار،مانند بز اخوش

3. to answer by rote
از روی حافظه پاسخ دادن

4. Learning was by rote and strictly formal.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفتن این آموزش به طور کاملا رسمی و رسمی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]یادگیری توسط رباط و به شدت رسمی بود

5. He used to learn everything by rote.
[ترجمه ترگمان]اون عادت داشت همه چیز رو عادت کنه
[ترجمه گوگل]او با استفاده از همه چیز یاد گرفت

6. Learning by rote is discouraged in this school.
[ترجمه ترگمان]یادگیری از راه دور در این مدرسه دلسرد می شود
[ترجمه گوگل]در این مدرسه، یادگیری به وسیله ی رایت کاهش می یابد

7. He is very sceptical about the value of rote learning.
[ترجمه ترگمان]او در مورد ارزش یادگیری rote بسیار بدبین است
[ترجمه گوگل]او درباره ارزش یادگیری رباط بسیار تردید دارد

8. In old-fashioned schools, much learning was by rote .
[ترجمه ترگمان]در مدارس قدیمی، چیزهای زیادی یاد گرفته بودند
[ترجمه گوگل]در مدارس قدیمی مدرسه، یادگیری فراوانی به دست رفته بود

9. To many, the distinction between rote memorization and understanding is unclear and leads to confused teaching and learning.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری، تمایز بین حفظ کردن و درک این چیزها نامشخص است و منجر به یادگیری و یادگیری آشفته می شود
[ترجمه گوگل]برای بسیاری، تمایز بین حفظ حافظه و درک معلوم نیست و منجر به اشتباه آموزش و یادگیری می شود

10. But meaningless sanctions, imposed by rote and continued long after their failure is manifest, are different.
[ترجمه ترگمان]اما مجازات های بی معنی، که از طریق طوطی وار چیزهایی تحمیل شده و مدت ها پس از آشکار شدن شکست آن ها ادامه دارد، متفاوت است
[ترجمه گوگل]اما تحریم های بی معنی که به وسیله رباط ها اعمال شده اند و مدت ها پس از شکستشان ادامه می یابد، متفاوت است

11. Simon's concert was rote and uninspired.
[ترجمه ترگمان]کنسرت سیمون rote و پوچ بود
[ترجمه گوگل]کنسرت سایمون روت و بی نظیر بود

12. Learning was by rote and strictly formal, and we practised copy-book writing.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفتن این کتاب با شباهت بسیار رسمی و کاملا رسمی بود و ما آن را از روی کتاب کپی کردیم
[ترجمه گوگل]یادگیری توسط رباط و به شدت رسمی بود، و ما نوشتن کتاب کپی را تمرین کردیم

13. Margaret used to be a great one for rote learning.
[ترجمه ترگمان]مارگارت قبلا کسی بود که در حال تعلیم و پرورش اسب بود
[ترجمه گوگل]مارگارت برای یادگیری رباط یک بازی عالی بود

14. And is rote learning necessarily in opposition to discovery learning?
[ترجمه ترگمان]و آیا یادگیری عادت برای اکتشاف الزاما در مخالفت با یادگیری اکتشاف است؟
[ترجمه گوگل]و یادگیری رباط لزوما در مخالفت با یادگیری کشف است؟

to answer by rote

از روی حافظه پاسخ دادن


اصطلاحات

rote learning

یادگیری طوطی‌وار، یادگیری از راه از بر کردن


by rote

از روی حافظه (نه اندیشه و داوری)، طوطی‌وار، مانند بز اخوش


پیشنهاد کاربران

یادگیری طوطی وار

عادتواره


کلمات دیگر: